forecasted

/ˈfɔːrˌkæst//ˈfɔːkɑːst/

(هواشناسی، بازرگانی) پیش بینی کردن، پیش نمایی کردن، پیش آگاهی دادن، پیش نگری کردن پیش بینی (وضع هوا یا اقتصاد و غیره)، انگارش

جمله های نمونه

1. The weather forecast says there will be rain.
[ترجمه گوگل]پیش بینی هواشناسی می گوید باران خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی می شود که باران ببارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Local radio stations serving coastal areas often broadcast forecasts for yachtsmen.
[ترجمه گوگل]ایستگاه های رادیویی محلی که در مناطق ساحلی خدمات رسانی می کنند اغلب پیش بینی هایی را برای قایق سواران پخش می کنند
[ترجمه ترگمان]ایستگاه های رادیویی محلی که در مناطق ساحلی خدمت می کنند اغلب پیش بینی های yachtsmen را پخش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The newspaper's forecast that the Democrats would be totally beaten in the general election came true.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی روزنامه مبنی بر شکست کامل دموکرات‌ها در انتخابات سراسری محقق شد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی این روزنامه حاکی از آن است که دموکرات ها در انتخابات عمومی کاملا مورد ضرب و شتم قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Longterm forecasts were largely a matter of guesswork.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی‌های بلندمدت تا حد زیادی یک حدس و گمان بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های longterm تا حد زیادی مربوط به حدس و گمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is frost on the ground and snow is forecast.
[ترجمه گوگل]یخبندان در سطح زمین و برف پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]برف روی زمین یخ می زند و برف پیش بینی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The weather forecast is good for tomorrow.
[ترجمه گوگل]هواشناسی برای فردا خوب است
[ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا برای فردا خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The weather forecast said it was going to rain later today.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی هواشناسی می‌گوید اواخر امروز باران می‌بارد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا گفته است که امروز باران خواهد بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rain is forecast for the weekend.
[ترجمه گوگل]برای آخر هفته بارش باران پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]باران برای آخر هفته پیش بینی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The forecast said there would be sunny intervals and showers.
[ترجمه گوگل]بر اساس پیش بینی، فواصل زمانی آفتابی و رگبار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی می شود که فواصل و رگبار آفتابی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rain and high winds are forecast.
[ترجمه گوگل]بارش باران و وزش باد شدید پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی می شود که باران و باده ای شدید پیش بینی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cooler weather is forecast for the weekend.
[ترجمه گوگل]هوای خنک‌تر برای آخر هفته پیش‌بینی می‌شود
[ترجمه ترگمان]کولر تا آخر هفته پیش بینی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The government has issued a pessimistic economic forecast.
[ترجمه گوگل]دولت پیش بینی اقتصادی بدبینانه ای منتشر کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت یک پیش بینی اقتصادی بدبینانه صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Forecasting floods is not an exact science.
[ترجمه گوگل]پیش بینی سیل یک علم دقیق نیست
[ترجمه ترگمان]پیش بینی سیل دانش دقیقی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. According to the forecast it will be sunny tomorrow.
[ترجمه گوگل]طبق پیش بینی هوا فردا آفتابی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]براساس این پیش بینی، فردا هوا آفتابی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The shipping forecast gave warnings of gales.
[ترجمه گوگل]پیش بینی حمل و نقل هشدارهایی در مورد طوفان می داد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی حمل و نقل دریایی به رعد و برق هشدار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expected, foreseen, predicted

پیشنهاد کاربران

بپرس