fordable


گذرکردنی، گداردار، قابل عبور، پایاب، کم عمق

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of ford.

انگلیسی به انگلیسی

• crossable, passable (about a river or stream)

پیشنهاد کاربران

بپرس