forbidden city

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a vast, walled complex of buildings in Beijing, China, formerly the Imperial Palace (1491-1911), now open to the public as the Palace Museum.

جمله های نمونه

1. It's too cold to walk around the Forbidden City.
[ترجمه گوگل]هوا برای قدم زدن در شهر ممنوعه خیلی سرد است
[ترجمه ترگمان]خیلی سرد است که دور شهر ممنوعه قدم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We will also visIt'some museums, for instance, the Forbidden City.
[ترجمه گوگل]ما همچنین از برخی موزه ها، به عنوان مثال، شهر ممنوعه دیدن خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما همچنین بعضی از موزه ها را به عنوان مثال در شهر ممنوعه visit می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Remember that the Forbidden City closes about 5 pm and is very large.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که شهر ممنوعه حدود ساعت 5 بعد از ظهر بسته می شود و بسیار بزرگ است
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که شهر ممنوعه حدود ۵ بعد از ظهر را تعطیل کرده و بسیار بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Palaces within the Forbidden City are grand and resplendent.
[ترجمه گوگل]کاخ‌های داخل شهر ممنوعه بزرگ و باشکوه هستند
[ترجمه ترگمان]کاخ های داخل شهر ممنوع بزرگ و پرزرق و برق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The following Qing Dynasty also resided in the Forbidden City.
[ترجمه گوگل]سلسله چینگ بعدی نیز در شهر ممنوعه اقامت داشت
[ترجمه ترگمان]دودمان Qing نیز در شهر ممنوع واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. May I ask how toget to the Forbidden City?
[ترجمه گوگل]می توانم بپرسم چگونه به شهر ممنوعه برسیم؟
[ترجمه ترگمان]می تونم بپرسم چطور به شهر ممنوعه برم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. C 2 : The Forbidden City and Tiananmen Square are also very impressive.
[ترجمه گوگل]C 2: شهر ممنوعه و میدان تیان آن من نیز بسیار چشمگیر هستند
[ترجمه ترگمان]ج ۲: شهر ممنوعه و میدان تیان آن من نیز بسیار تاثیرگذار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Visit China's Forbidden City -- as a virtual eunuch.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک خواجه مجازی از شهر ممنوعه چین دیدن کنید
[ترجمه ترگمان]از شهر ممنوع چین بازدید کنید - - به عنوان یک خواجه مجازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Your sightseeing program includes a visit to the Forbidden City.
[ترجمه گوگل]برنامه گشت و گذار شما شامل بازدید از شهر ممنوعه است
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر شما شامل بازدید از شهر ممنوعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Forbidden City in Beijing, for example, has 999 rooms.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شهر ممنوعه در پکن دارای 999 اتاق است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، شهر ممنوعه در پکن، ۹۹۹ اتاق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The British guests visit Forbidden City and Temple of Heaven.
[ترجمه گوگل]مهمانان بریتانیایی از شهر ممنوعه و معبد بهشت ​​بازدید می کنند
[ترجمه ترگمان]میهمانان انگلیسی از شهر ممنوعه و معبد بهشت بازدید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We'll show you around the Forbidden City and the Summer Plalace.
[ترجمه گوگل]ما اطراف شهر ممنوعه و مکان تابستانی را به شما نشان خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]در شهر ممنوعه و تابستان Plalace به شما نشان خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scott-Scobie, he's one of the most ambitious young men at the Forbidden City.
[ترجمه گوگل]اسکات اسکوبی، او یکی از جاه طلب ترین مردان جوان در شهر ممنوعه است
[ترجمه ترگمان]اسکات - Scobie، یکی از the جوانان در شهر ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The first eunuchs are seen in the courts of ancient Persia and recur in both Byzantium and the Forbidden City.
[ترجمه گوگل]اولین خواجه‌ها در دربار ایران باستان دیده می‌شوند و هم در بیزانس و هم در شهر ممنوعه تکرار می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اولین خواجه ها در دادگاه های ایران باستان دیده می شوند و در هر دو امپراطوری روم شرقی و در شهر ممنوع تکرار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• walled center of beijing (china) which housed the imperial palace and offices (now the site of museums)

پیشنهاد کاربران

بپرس