1. Wherever there are network applications must require network forbiddance systems.
[ترجمه گوگل]هر جا که برنامه های شبکه وجود دارد باید به سیستم های ممنوعیت شبکه نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هرجا که برنامه های کاربردی شبکه وجود داشته باشد، باید به سیستم های forbiddance شبکه نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هرجا که برنامه های کاربردی شبکه وجود داشته باشد، باید به سیستم های forbiddance شبکه نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Forbiddance system on engine is a new technology for automobile theft protection in recent years.
[ترجمه گوگل]سیستم ممنوعیت روی موتور یک فناوری جدید برای حفاظت از سرقت خودرو در سال های اخیر است
[ترجمه ترگمان]؟ سیستم forbiddance در سال های اخیر یک تکنولوژی جدید برای حفاظت از اتومبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]؟ سیستم forbiddance در سال های اخیر یک تکنولوژی جدید برای حفاظت از اتومبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Thirdly, forbiddance of electronic wastes trade is the focus in the management of imported solid wastes.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، ممنوعیت تجارت زباله های الکترونیکی در مدیریت پسماندهای جامد وارداتی تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]سوم، دفع مواد زاید الکترونیکی، تمرکز بر مدیریت پسماند جامد وارداتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوم، دفع مواد زاید الکترونیکی، تمرکز بر مدیریت پسماند جامد وارداتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Although the forbiddance is opposed by many addicted smokers, it is actually welcome news for non-smokers.
[ترجمه گوگل]اگرچه این ممنوعیت مورد مخالفت بسیاری از افراد سیگاری معتاد است، اما در واقع خبری خوشایند برای افراد غیر سیگاری است
[ترجمه ترگمان]اگرچه the با بسیاری از افراد معتاد به سیگار مخالف است، اما واقعا برای غیر سیگاری ها از اخبار استقبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگرچه the با بسیاری از افراد معتاد به سیگار مخالف است، اما واقعا برای غیر سیگاری ها از اخبار استقبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Under the blow and forbiddance from the government, secret pettifogger handbooks of the Ming and Qing Dynasty didn t disappear, but become perfect and systematic.
[ترجمه گوگل]تحت ضربه و ممنوعیت دولت، کتابهای راهنمای پنهانی سلسله مینگ و چینگ ناپدید نشدند، اما کامل و سیستماتیک شدند
[ترجمه ترگمان]تحت این ضربت و forbiddance از سوی دولت، کتاب های محرمانه pettifogger مینگ و کینگ ناپدید نشدند، اما کامل و سیستماتیک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحت این ضربت و forbiddance از سوی دولت، کتاب های محرمانه pettifogger مینگ و کینگ ناپدید نشدند، اما کامل و سیستماتیک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Current legal system of nature law in china one-sided emphasis on forbiddance of acts of polluting and damaging environment, neglect the impact of tourism.
[ترجمه گوگل]نظام حقوقی فعلی قانون طبیعت در چین با تاکید یک طرفه بر ممنوعیت اعمال آلاینده و مخرب محیط زیست، از تأثیر گردشگری غفلت می کند
[ترجمه ترگمان]نظام قانونی کنونی قانون طبیعت در چین تاکید یک جانبه بر forbiddance از فعالیت های آلوده کننده و محیط زیست و بی توجهی به تاثیر گردشگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظام قانونی کنونی قانون طبیعت در چین تاکید یک جانبه بر forbiddance از فعالیت های آلوده کننده و محیط زیست و بی توجهی به تاثیر گردشگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Patten alliance-based anti-monopoly review mainly consists of Cartel Regulation and the forbiddance of abusing market ascendancy.
[ترجمه گوگل]بررسی ضد انحصاری مبتنی بر اتحاد پتن عمدتاً شامل مقررات کارتل و ممنوعیت سوء استفاده از برتری بازار است
[ترجمه ترگمان]بررسی مبتنی بر ضد انحصار مبتنی بر اتحاد عمدتا شامل مقررات مربوط به کارتل و the سو استفاده از نفوذ بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بررسی مبتنی بر ضد انحصار مبتنی بر اتحاد عمدتا شامل مقررات مربوط به کارتل و the سو استفاده از نفوذ بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This paper analyses the inner relation between He Xinyin's lecturing and Zhang Juzheng's forbiddance of it.
[ترجمه گوگل]این مقاله رابطه درونی بین سخنرانی ه شینین و ممنوعیت آن توسط ژانگ جوژنگ را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله رابطه داخلی بین سخنرانی و سخنرانی ژانگ s را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله رابطه داخلی بین سخنرانی و سخنرانی ژانگ s را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The rise of E-business also put forth higher requirements for new generation network forbiddance system.
[ترجمه گوگل]ظهور کسب و کار الکترونیکی همچنین الزامات بیشتری را برای سیستم ممنوعیت شبکه نسل جدید ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]ظهور تجارت الکترونیک نیز الزامات بالاتری را برای سیستم forbiddance شبکه نسل جدید مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ظهور تجارت الکترونیک نیز الزامات بالاتری را برای سیستم forbiddance شبکه نسل جدید مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For various reasons, the trafficking of Guizhou's population continued and defied forbiddance in early-Qing dynasty. It turned into a chronic social illness with which Qing dynasty was unable to cope.
[ترجمه گوگل]به دلایل مختلف، قاچاق جمعیت گوئیژو ادامه یافت و ممنوعیت در اوایل سلسله چینگ را به چالش کشید این به یک بیماری مزمن اجتماعی تبدیل شد که سلسله چینگ قادر به مقابله با آن نبود
[ترجمه ترگمان]به دلایل مختلف، قاچاق جمعیت Guizhou ادامه یافت و در دودمان early به مبارزه پرداخت این بیماری به یک بیماری مزمن اجتماعی تبدیل شد که سلسله کینگ قادر به مقابله با آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دلایل مختلف، قاچاق جمعیت Guizhou ادامه یافت و در دودمان early به مبارزه پرداخت این بیماری به یک بیماری مزمن اجتماعی تبدیل شد که سلسله کینگ قادر به مقابله با آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mr. Zhang said that after they investigated, someone told that it was the residents living in Block3 authorized the former security manager to hang the "Notice of Forbiddance ".
[ترجمه گوگل]آقای ژانگ گفت که پس از بررسی آنها، شخصی گفت که ساکنان ساکن در Block3 به مدیر امنیتی سابق اجازه دادند تا "اعلام ممنوعیت" را آویزان کند
[ترجمه ترگمان]آقای ژانگ گفت پس از اینکه آن ها تحقیق کردند، یک نفر به او گفت که این ساکنان در block۳ زندگی می کنند که به مدیر امنیت سابق اجازه داده تا \"اعلان of\" را به دار بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای ژانگ گفت پس از اینکه آن ها تحقیق کردند، یک نفر به او گفت که این ساکنان در block۳ زندگی می کنند که به مدیر امنیت سابق اجازه داده تا \"اعلان of\" را به دار بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then, it investigates the most effective evaluation index of left-turning traffic forbiddance system, discusses of two cases a section of a road and an intersection, separately.
[ترجمه گوگل]سپس به بررسی موثرترین شاخص ارزیابی سیستم ممنوعیت تردد گردش به چپ پرداخته و دو مورد یک مقطع از یک جاده و یک تقاطع را به طور جداگانه مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]سپس، به بررسی موثرترین شاخص های ارزیابی سیستم forbiddance ترافیک چپ می پردازیم و در مورد دو مورد از یک جاده و یک تقاطع، به طور جداگانه بحث و بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس، به بررسی موثرترین شاخص های ارزیابی سیستم forbiddance ترافیک چپ می پردازیم و در مورد دو مورد از یک جاده و یک تقاطع، به طور جداگانه بحث و بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I consider that such shirking modus should be changed, so the relevant legal rule should be amended properly that it transform forbiddance to appropriate open.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که این شیوه اجتناب باید تغییر کند، بنابراین قاعده قانونی مربوطه باید به درستی اصلاح شود تا حرام را به باز مناسب تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که چنین modus shirking باید تغییر کند، بنابراین قانون قانونی مربوطه باید به درستی اصلاح شود که forbiddance را به فضای باز مناسب تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که چنین modus shirking باید تغییر کند، بنابراین قانون قانونی مربوطه باید به درستی اصلاح شود که forbiddance را به فضای باز مناسب تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The key of constructing disregard of the corporate personality lies in the comprehensive consideration of the scale, occasions, key factors adopted and the forbiddance of abuse.
[ترجمه گوگل]کلید ایجاد بی توجهی به شخصیت سازمانی در بررسی همه جانبه مقیاس، مناسبت ها، عوامل کلیدی اتخاذ شده و ممنوعیت سوء استفاده نهفته است
[ترجمه ترگمان]کلید ایجاد بی توجهی به شخصیت شرکت در بررسی جامع مقیاس، موقعیت هایی، عوامل کلیدی اتخاذ شده و سو استفاده از سو استفاده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلید ایجاد بی توجهی به شخصیت شرکت در بررسی جامع مقیاس، موقعیت هایی، عوامل کلیدی اتخاذ شده و سو استفاده از سو استفاده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید