forbade

/fərˈbæd//fəˈbæd/

قدغن کرد، نهی کرد، منع کرد، بازداشت، نامقدورساخت

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past tense of forbid.

جمله های نمونه

1. the steepness of the slope forbade ascent
شیب زیاد سربالایی،بالا رفتن را میسر نمی کرد.

2. Modesty forbade me from mentioning that my novel had been published.
[ترجمه گوگل]حیا مرا از چاپ رمانم منع کرد
[ترجمه ترگمان]حجب و حیا مرا از گفتن این موضوع منع کرد که رمان من منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kings cannot privilege what God forbade.
[ترجمه گوگل]پادشاهان نمی توانند به آنچه خدا منع کرده است امتیاز بدهند
[ترجمه ترگمان]پادشاهان نمی توانند آنچه را که خداوند قدغن کرده، ارزانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mother forbade the boy to walk his younger brother out of the room.
[ترجمه گوگل]مادر پسر را منع کرد که برادر کوچکترش را از اتاق بیرون براند
[ترجمه ترگمان]مادر بچه را قدغن کرده بود که برادر کوچک ترش را از اتاق بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most of the parents agree to forbade their children to smoke.
[ترجمه گوگل]اکثر والدین موافق ممنوعیت سیگار کشیدن فرزندانشان هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از والدین موافقت کردند که فرزندانشان را از سیگار کشیدن منع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He forbade them from mentioning the subject again.
[ترجمه گوگل]ایشان را از ذکر مجدد موضوع منع کرد
[ترجمه ترگمان]او آن ها را از یادآوری مجدد موضوع منع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The government imprisoned dissidents, forbade travel, and restricted the press.
[ترجمه گوگل]دولت مخالفان را زندانی کرد، سفر را ممنوع کرد و مطبوعات را محدود کرد
[ترجمه ترگمان]دولت مخالفان را زندانی کرد، سفر را ممنوع کرد و مطبوعات را محدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He forbade contacts between directors and executives outside his presence.
[ترجمه گوگل]او تماس بین مدیران و مدیران اجرایی خارج از حضور خود را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]او تماس های بین مدیران و مدیران اجرایی خارج از حضورش را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Countess forbade it in her will, knowing what the beginnings had been.
[ترجمه گوگل]کنتس در وصیت نامه خود آن را ممنوع کرد، زیرا می دانست که آغاز آن چه بوده است
[ترجمه ترگمان]کونتس آن را در خواست خود قدغن کرد، زیرا می دانست که آغاز آغاز چه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They forbade lavish wedding ceremonies, bringing to an end the glitzy Punjabi wedding.
[ترجمه گوگل]آنها تشریفات مجلل عروسی را ممنوع کردند و به عروسی پر زرق و برق پنجابی پایان دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها مراسم عروسی پر زرق و برق را ممنوع کردند و برای پایان دادن به جشن عروسی رنگارنگ، جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At that time, the state law forbade the teaching of evolution.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، قانون ایالتی آموزش تکامل را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، قانون ایالتی تدریس تکامل را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Constanze, thoroughly alarmed, forbade him to do any more work on the Requiem until his health improved.
[ترجمه گوگل]کنستانز که کاملاً نگران شده بود، او را از انجام هر کار دیگری بر روی Requiem منع کرد تا زمانی که وضعیت سلامتی او بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]کنستانتسه، که کاملا نگران بود، او را از کار بیشتر در رکوئیم منع کرد تا سلامت او بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Roman Catholic church forbade the wedding of cousins.
[ترجمه گوگل]کلیسای کاتولیک رومی ازدواج پسرعموها را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]کلیسای کاتولیک رومی عروسی of را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Agrarian Code of 1922 strictly forbade the sale of land and the granting of mortgages.
[ترجمه گوگل]قانون ارضی 1922 فروش زمین و اعطای رهن را به شدت ممنوع کرده بود
[ترجمه ترگمان]قانون کشاورزی ۱۹۲۲ اکیدا فروش زمین و اعطای وام را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The 13th Amendment forbade slavery and involuntary servitude.
[ترجمه گوگل]متمم سیزدهم، برده داری و بندگی غیرارادی را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]اصلاحیه سیزدهم برده داری و اجباری اجباری را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• forbade is the past tense of forbid.

پیشنهاد کاربران

بپرس