1. The translation of the Latin motto reads "Not for oneself, but for others".
[ترجمه گوگل]در ترجمه این شعار لاتین آمده است: «نه برای خود، بلکه برای دیگران»
[ترجمه ترگمان]ترجمه شعار لاتین \"نه برای خود، بلکه برای دیگران\" را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترجمه شعار لاتین \"نه برای خود، بلکه برای دیگران\" را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's so easy to feel sorry for oneself.
[ترجمه گوگل]دلسوزی برای خود بسیار آسان است
[ترجمه ترگمان]خیلی آسان است که برای خود احساس تاسف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی آسان است که برای خود احساس تاسف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One cannot choose freedom for oneself without choosing it for others.
[ترجمه گوگل]نمی توان آزادی را برای خود انتخاب کرد مگر اینکه آن را برای دیگران انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]کسی نمی تواند آزادی خود را بدون انتخاب آن برای دیگران انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسی نمی تواند آزادی خود را بدون انتخاب آن برای دیگران انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If one does not have respect for oneself, one can't expect others to respect him.
[ترجمه گوگل]اگر کسی برای خود احترام قائل نباشد، نمی توان انتظار داشت که دیگران به او احترام بگذارند
[ترجمه ترگمان]اگر کسی برای خود احترام قایل نشود، نمی توان انتظار داشت دیگران به او احترام بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر کسی برای خود احترام قایل نشود، نمی توان انتظار داشت دیگران به او احترام بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To see a doctor for oneself, the elder brothersand his wives have put out all savings.
[ترجمه گوگل]برادران بزرگتر و همسرانش برای اینکه خود به پزشک مراجعه کنند، تمام پس انداز خود را صرف کرده اند
[ترجمه ترگمان]همچنین برای دیدن یک پزشک برای خود، the brothersand همه پس از آن همه پس انداز را از جیب بیرون کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین برای دیدن یک پزشک برای خود، the brothersand همه پس از آن همه پس انداز را از جیب بیرون کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I am make a name for oneself, the confidence full gentleman.
[ترجمه گوگل]من برای خودم نامی دست و پا کرده ام، یک جنتلمن با اعتماد به نفس کامل
[ترجمه ترگمان]من برای خود یک اسم می سازم، اعتماد به نفس کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من برای خود یک اسم می سازم، اعتماد به نفس کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Please give a smile for oneself everyday.
[ترجمه گوگل]لطفا هر روز یک لبخند به خود هدیه دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا برای خود هر روز لبخند بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا برای خود هر روز لبخند بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. For oneself, one will have those parallel lives that one is integrating in ascension.
[ترجمه گوگل]شخص برای خود، آن زندگی های موازی را خواهد داشت که در حال عروج است
[ترجمه ترگمان]برای خود، فرد آن زندگی موازی را خواهد داشت که یکی از آن ها در معراج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای خود، فرد آن زندگی موازی را خواهد داشت که یکی از آن ها در معراج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So do I still have reason to defend for oneself!
[ترجمه گوگل]پس آیا من هنوز دلیلی برای دفاع از خودم دارم!
[ترجمه ترگمان]پس من هنوز دلیلی برای دفاع از خود دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس من هنوز دلیلی برای دفاع از خود دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. One cannot do such a thing for oneself.
[ترجمه گوگل]آدم نمی تواند چنین کاری را برای خودش انجام دهد
[ترجمه ترگمان]انسان نمی تواند چنین کاری را برای خودش انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسان نمی تواند چنین کاری را برای خودش انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Seeing a thing for oneself is better than hearing about it.
[ترجمه گوگل]دیدن چیزی برای خود بهتر از شنیدن آن است
[ترجمه ترگمان]دیدن چیزی برای خود بهتر از شنیدن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیدن چیزی برای خود بهتر از شنیدن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is very important to understand for oneself, to see, through one's own observation, that conflict must exist everlastingly as long as there is a division between the observer and the observed.
[ترجمه گوگل]بسیار مهم است که خود شخص بفهمد، از طریق مشاهده خود ببیند که تعارض باید همیشه وجود داشته باشد تا زمانی که بین ناظر و مشاهده شده تقسیم وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بسیار مهم است که برای خود درک کنیم، تا ببینیم، از طریق مشاهدات خود، آن تعارض باید تا زمانی که یک تقسیم بین ناظر و مشاهده شده وجود داشته باشد وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیار مهم است که برای خود درک کنیم، تا ببینیم، از طریق مشاهدات خود، آن تعارض باید تا زمانی که یک تقسیم بین ناظر و مشاهده شده وجود داشته باشد وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He cares only for others and not for oneself.
[ترجمه گوگل]او فقط به دیگران اهمیت می دهد و نه برای خود
[ترجمه ترگمان]فقط برای دیگران اهمیت دارد، نه برای خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط برای دیگران اهمیت دارد، نه برای خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One should not live for oneself alone.
[ترجمه گوگل]آدم نباید تنها برای خودش زندگی کند
[ترجمه ترگمان]انسان نباید تنها برای خود زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسان نباید تنها برای خود زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید