for nothing


1- رایگان، مجانی، 2- بدون دلیل، بی خود

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: for no purpose.

- He's not home? Then we came all this way for nothing!
[ترجمه گوگل] او خانه نیست؟ بعد این همه راه بیهوده آمدیم!
[ترجمه ترگمان] خونه نیست؟ پس ما همه این راه رو برای هیچی اومدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Nothing for nothing and very little for a half penny.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز برای هیچ و بسیار کم برای نیم پنی
[ترجمه ترگمان]برای یک سکه نیم پنی هیچ چیز و یک کم هم کم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You're just a good for nothing bum!
[ترجمه گوگل]شما فقط یک ادم بیکار و تنبل خوب برای هیچ چیز هستی!
[ترجمه ترگمان]تو فقط واسه هیچی مفت خور نیستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was giving his collection away for nothing.
[ترجمه گوگل]او مجموعه اش را بیهوده می داد
[ترجمه ترگمان]او به خاطر هیچ چیز کلکسیون او را به دست فراموشی سپرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Great trees are good for nothing but shade.
[ترجمه گوگل]درختان بزرگ جز سایه برای هیچ چیز مفید نیستند
[ترجمه ترگمان]درخت های بزرگ برای هیچ چیز جز سایه خوب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you don't live for something, you'll die for nothing.
[ترجمه گوگل]اگر برای چیزی زندگی نکنی، برای هیچ می خواهی مرد
[ترجمه ترگمان]اگر برای چیزی زندگی نکنی، به خاطر هیچ چیز می میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I got this picture for nothing from a friend.
[ترجمه گوگل]من این عکس را بیهوده از یک دوست گرفتم
[ترجمه ترگمان] من این عکس رو از یکی از دوستام گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Children under 5 can travel for nothing.
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 5 سال می توانند بدون هیچ هزینه ای سفر کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۵ سال می توانند برای هیچ کاری سفر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All that preparation was for nothing because the visit was cancelled.
[ترجمه گوگل]تمام آن آماده سازی بیهوده بود زیرا دیدار لغو شد
[ترجمه ترگمان]تمام این آمادگی برای هیچ کاری نبود، زیرا این دیدار لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fact that she had apologized counted for nothing with him.
[ترجمه گوگل]این واقعیت که او عذرخواهی کرده بود برای او بی فایده بود
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که او به خاطر هیچ چیز از او عذرخواهی نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He put me down for nothing at all.
[ترجمه گوگل]او مرا به هیچ وجه پایین آورد
[ترجمه ترگمان]او مرا به خاطر هیچ چیز برکنار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'People like doing things for nothing. '--'I know they do. '.
[ترجمه گوگل]مردم دوست دارند کارها را بیهوده انجام دهند "--"من می دانم که آنها این کار را می کنند '
[ترجمه ترگمان]افراد دوست دارند برای هیچ کاری انجام دهند من می دانم که آن ها این کار را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He lives for nothing but his cause.
[ترجمه گوگل]او برای هیچ چیز جز هدفش زندگی نمی کند
[ترجمه ترگمان]او برای هیچ چیز جز هدف او زندگی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's ensured that his children will want for nothing .
[ترجمه گوگل]او مطمئن است که فرزندانش هیچ چیز را نمی خواهند
[ترجمه ترگمان]او مطمئن است که بچه هایش به هیچ چیز احتیاج نخواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Just imagine going all that way for nothing!
[ترجمه گوگل]فقط تصور کنید که این همه راه را برای هیچ!
[ترجمه ترگمان]فقط فکرش را بکنید که این همه راه برای هیچ و پوچ پیش برود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We had all our trouble for nothing.
[ترجمه گوگل]ما تمام زحمت هایمان را بیهوده داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما برای هیچ چیز به دردسر افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• for no reason, in vain, futilely

پیشنهاد کاربران

•الکی، بیخودی
مثلا وقتی میگیم� بیخود نیست که میگن…� یا � یا بیخودی بهش هرکول نمیگن ( حتما قدرت زیادی داره ) �
• مفتی
۱ - بدون هیچ پولی
۲ - بدون هیچ دلیلی
PHRASE
۱ ) مفتی - رایگان
۲ ) بیهوده - اَلَکی
MEANING:
1 ) Costing little or no money.
2 ) to no purpose.
3 ) at no cost; without payment.
4 ) something for nothing
idiom
...
[مشاهده متن کامل]

If you get something for nothing, you get somethig you want, such as money, without having to work or make any effort.
e. g.
A: I have no blood to give.
B: So why are you here?
A: You said, We'll give you money. .
B: We don't give it for nothing.
Take off your jacket.
C: Throw him out, I've had enough.
خون ندارم بدم.
پس اومدی اینجا چیکار!؟
من به خیالم یه خبری. گفتید بهت پول میدیم.
مفتی که اینجا به کسی پول نمیدن.
دربیار بینم یالا. . یالا. . بکن.
بندازش بیرون حوصله ش ندارم. .

بیهوده
my father gave me his old car for nothing
پدرم ماشین قدیمی اش را مجانی داد به من
بدون پول
رایگان
for free - without any payment

بپرس