for my part

جمله های نمونه

1. For my part, I travel not to go anywhere, but to go.
[ترجمه گوگل]به سهم خودم سفر می کنم نه برای رفتن به جایی، بلکه برای رفتن
[ترجمه ترگمان]به سهم خودم، مسافرت می کنم، جایی نمیرم، اما باید برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For my part, I prefer living in the country.
[ترجمه گوگل]به سهم خودم زندگی در کشور را ترجیح می دهم
[ترجمه ترگمان]من به سهم خودم زندگی کردن در این کشور را ترجیح می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For my part, I don't mind where we eat.
[ترجمه گوگل]من به نوبه خودم اهمیتی نمی دهم که کجا بخوریم
[ترجمه ترگمان]به سهم خودم، مهم نیست که کجا غذا بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For my part, I don't care who wins.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، برای من مهم نیست که چه کسی برنده می شود
[ترجمه ترگمان]به سهم خودم، مهم نیست چه کسی برنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For my part, I feel elated and close to tears.
[ترجمه گوگل]به نوبه خودم احساس شادی می کنم و نزدیک به اشک می شوم
[ترجمه ترگمان]به سهم خودم، احساس سرمستی و نزدیک شدن به اشک هایم احساس می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I, for my part, would take the second of the two roads.
[ترجمه گوگل]من به سهم خودم از دو راه دوم را انتخاب می کنم
[ترجمه ترگمان]من، به نوبه خود، دوم را از دو جاده خارج می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For my part I can detect no inconsistency between our domestic law and the Convention.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود من نمی توانم هیچ تناقضی بین قوانین داخلی ما و کنوانسیون تشخیص دهم
[ترجمه ترگمان]من هیچ گونه ناهماهنگی میان قانون داخلی و کنوانسیون را تشخیص نمی دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For that reason I would for my part discharge this committal order.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل من به نوبه خود این دستور تعهدی را انجام می دهم
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، من به سهم خود این دستور را انجام می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For my part I very much think so.
[ترجمه گوگل]به نوبه خودم خیلی اینطور فکر می کنم
[ترجمه ترگمان]من به نوبه خود این طور فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I for my part am unable to accept this submission.
[ترجمه گوگل]من به نوبه خود قادر به پذیرش این ارسال نیستم
[ترجمه ترگمان]من به سهم خود نمی توانم این تسلیم را بپذیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For my part, I endured a long disquisition on the Tractarians from a young and opinionated university liberal.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، من از سوی یک لیبرال دانشگاهی جوان و متفکر، مدت زیادی را در مورد تراکتوریاها تحمل کردم
[ترجمه ترگمان]من به نوبه خود تفحص طولانی درباره the از یک دانشگاه جوان و خودرای را تحمل کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I for my part have some difficulty in accepting that.
[ترجمه گوگل]من به نوبه خود در پذیرش آن مشکل دارم
[ترجمه ترگمان]من هم به نوبه خود به دشواری آن را قبول دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For my part, I would not be prepared to accept that as a proposition of law.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، من حاضر نیستم آن را به عنوان یک پیشنهاد قانونی بپذیرم
[ترجمه ترگمان]من حاضر نیستم آن را به عنوان یک پیشنهاد قانون قبول کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For my part I would much sooner spend a month on a desert island with a veterinary surgeon than with a prime minister.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود من خیلی زودتر یک ماه را در یک جزیره بیابانی با یک جراح دامپزشک سپری می کنم تا با یک نخست وزیر
[ترجمه ترگمان]من به سهم خودم یک ماه را در یک جزیره صحرایی با یک جراح دامپزشکی خواهم گذراند تا با یک وزیر اعظم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For my part, I had discovered my own guiding light, Iris, the daughter of Akkad.
[ترجمه گوگل]به سهم خودم، چراغ راهنمای خودم، آیریس، دختر اکد را کشف کرده بودم
[ترجمه ترگمان]به سهم خودم، من سبک راهنمایی خود را کشف کرده بودم، ایریس، دختر Akkad
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• concerning my responsibility, concerning my participation, concerning my share, concerning me

پیشنهاد کاربران

But for my part
اما من شخصا
به زَعم خود
تا جایی که به من مربوط است
به نوبه خود، به سهم خودم

بپرس