for my liking

پیشنهاد کاربران

ساختار کاملش
Too adj for one's liking
It's too salty for liking
چون که زیاد شوره دوسش ندارم
for my liking:
نسبت به دلخواه من، نسبت به میل و سلیقه من، بار منفی داره.
to my liking:
مطابق میل و دلخواه من. بار مثبت داره.
ex. the room was a bit firm for my liking.
اتاق یکم برای پسند من کوچیک بود.
...
[مشاهده متن کامل]

ex. the twon was too crowded for my liking.
شهر به نسبت دلخواه من شلوغ بود.
ex. the coffe was just to his liking.
قهوه دقیقا مطابق میلش بود.

اصطلاح است به معنی : چیزی که بسیار سریعتر یا فراتر از حد انتظار کسی رخ می دهد .
You're growing up too much fast for my liking
: شما بسیار سریعتر از آنچه که من انتظار دارم دارید بزرگ می شوید ( رشد می کنید از نظر سن ) .
به مزاج من
از نظر من
تا اونجا که به من مربوطه
مورد پسند من
برای علاقه من

عدم علاقه من

بپرس