برای مدت طولانی:
"I can't speak for long because I have a meeting in five minutes. "
ترجمه فارسی: "نمی توانم برای مدت طولانی صحبت کنم، چون پنج دقیقه دیگر جلسه دارم. "
ترجمه فارسی: "نمی توانم برای مدت طولانی صحبت کنم، چون پنج دقیقه دیگر جلسه دارم. "
برای جملات منفی و سوالی استفاده میشود .
The ceremony is quite short , so we won't be in the church for long
حالا حالاها
در طولانی مدت
بیش از این
we won`t be married for long
ما بیش از این نمی خواهیم با هم باشیم ( می خواهیم بهم بزنیم )
ما بیش از این نمی خواهیم با هم باشیم ( می خواهیم بهم بزنیم )
برای مدت طولانی