1. Keep your voice down, for goodness sake.
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا صدایت را پایین بیاور
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا صدات رو بیار پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا صدات رو بیار پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Calm down, for goodness sake. It's nothing to get excited about!
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا آرام باش هیچ چیز برای هیجان زده شدن نیست!
[ترجمه ترگمان] \"آروم باش، محض رضای خدا\" هیچ چیز برای هیجان زده شدن نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] \"آروم باش، محض رضای خدا\" هیچ چیز برای هیجان زده شدن نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Oh for goodness sake, stop pratting around and get on with your work!
[ترجمه گوگل]اوه به خاطر خدا، دست از لجبازی بردارید و به کار خود ادامه دهید!
[ترجمه ترگمان]اوه، تورو خدا بس کن و کارت رو تموم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوه، تورو خدا بس کن و کارت رو تموم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For goodness sake, Peter, why don't you just let yourself go for once?
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا، پیتر، چرا خودت را برای یک بار هم که شده رها نمی کنی؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، پیتر، چرا خودت رو برای اولین بار ول نمی کنی بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، پیتر، چرا خودت رو برای اولین بار ول نمی کنی بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For goodness sake, don't be late!
[ترجمه گوگل]خداروشکر دیر نکن!
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، دیر نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، دیر نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Oh for goodness sake, let's keep is that way.
[ترجمه گوگل]اوه به خاطر خدا، بیایید همینطور ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]اوه، به خاطر خدا، بذار همینجوری ادامه بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوه، به خاطر خدا، بذار همینجوری ادامه بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Oh, for goodness sake, stop squabbling, you two!
[ترجمه گوگل]خداییش دست از دعوا بردارید شما دوتا!
[ترجمه ترگمان]! اوه، محض رضای خدا، دعوا نکنید، شما دوتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]! اوه، محض رضای خدا، دعوا نکنید، شما دوتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was supposed to be June, for goodness sake, but still the chill shot through my body.
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا قرار بود ژوئن باشد، اما هنوز سرما در بدنم جاری شد
[ترجمه ترگمان]قرار بود جون سالم به در ببرد، به خاطر خدا، اما هنوز سرما از بدن من می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قرار بود جون سالم به در ببرد، به خاطر خدا، اما هنوز سرما از بدن من می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For goodness sake, what made you think David Chester would walk into this in the first place?
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا، چه چیزی باعث شد که فکر کنید دیوید چستر در وهله اول وارد این کار خواهد شد؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، چی باعث شد فکر کنی که \"دیوید چستر\" وارد این قضیه میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، چی باعث شد فکر کنی که \"دیوید چستر\" وارد این قضیه میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For goodness sake, girl, you must stop this silly habit.
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا، دختر، باید این عادت احمقانه را ترک کنی
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، دختر، تو باید این عادت احمقانه را بس کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، دختر، تو باید این عادت احمقانه را بس کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Whatever happened to punishment, for goodness sake?
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا چه اتفاقی برای مجازات افتاد؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا هر اتفاقی برای تنبیه افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا هر اتفاقی برای تنبیه افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Why, for goodness sake, should it have been our planet?
[ترجمه گوگل]چرا، به خاطر خدا، باید سیاره ما می بود؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، آیا این سیاره ما بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، آیا این سیاره ما بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For goodness sake, why didn't you ring me?
[ترجمه گوگل]به خدا چرا زنگ نزدی؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، چرا به من زنگ نزدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، چرا به من زنگ نزدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My dad is not crippled for goodness sake!
[ترجمه طوبی] ناسلامتی پدرم که فلج نیست|
[ترجمه گوگل]پدر من به خاطر خدا لنگ نیست![ترجمه ترگمان]! بابا، به خاطر خدا هم که فلج نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Who names their child after a season, for goodness sake?
[ترجمه گوگل]چه کسی به خاطر خدا نام فرزند خود را پس از یک فصل می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی بچه خود را پس از یک فصل، به خاطر خدا نام خواهد داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه کسی بچه خود را پس از یک فصل، به خاطر خدا نام خواهد داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید