for anything


به هیچ وجه، به هیچ قیمتی

جمله های نمونه

1. You can't reach for anything new, if your hands are still full of yesterdays junk.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید به چیز جدیدی دست پیدا کنید، اگر هنوز دستان شما پر از آشغال های دیروز است
[ترجمه ترگمان]اگر دست های شما هنوز پر از junk دیروز باشد، نمی توانید به هیچ چیز جدیدی دسترسی پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was twenty years old and ready for anything.
[ترجمه گوگل]من بیست ساله بودم و برای هر کاری آماده بودم
[ترجمه ترگمان]من بیست سال داشتم و برای هر کاری آماده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. John always pays cash down for anything he buys.
[ترجمه گوگل]جان همیشه برای هر چیزی که بخرد پول نقد پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]جان همیشه به ازای هر چیزی که می خرد، پول نقد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He didn't care for anything about Europe.
[ترجمه گوگل]او به هیچ چیز اروپا اهمیت نمی داد
[ترجمه ترگمان]او به هیچ چیز در مورد اروپا اهمیت نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even though he's old he's game for anything.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه پیر است، او برای هر چیزی بازی می کند
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه اون پیره، برای هر چیزی بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It'should be done for anything and everything.
[ترجمه گوگل]باید برای هر چیزی و هر کاری انجام شود
[ترجمه ترگمان]این کار باید برای هر چیزی انجام شود و همه چیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Say what you like, my kids never wanted for anything.
[ترجمه گوگل]هرچه دوست داری بگو، بچه های من هرگز چیزی نمی خواستند
[ترجمه ترگمان]هر چی دوست داری بگو، بچه هام هیچ وقت چیزی نمی خوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My upbringing prepared me for anything.
[ترجمه گوگل]تربیتم مرا برای هر چیزی آماده کرد
[ترجمه ترگمان]تربیت My مرا به خاطر هر چیزی آماده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I wouldn't want to move for anything in the world.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم برای هیچ چیز در جهان حرکت کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم برای هر چیزی در این دنیا حرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is young, fresh, and ready for anything.
[ترجمه گوگل]او جوان، سرحال و آماده برای هر کاری است
[ترجمه ترگمان]او جوان و تازه است و برای هر کاری آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I felt strong, fit, and ready for anything .
[ترجمه گوگل]احساس می کردم قوی، مناسب و آماده برای هر چیزی هستم
[ترجمه ترگمان]احساس قوی، اندازه و آماده برای هر چیزی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I wouldn't give it up for anything.
[ترجمه گوگل]من آن را برای هیچ چیز رها نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر هیچ چیز آن را رها نخواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was emphatically not sorry for anything she'd done.
[ترجمه گوگل]او قاطعانه از کاری که کرده بود پشیمان نبود
[ترجمه ترگمان]او از کاری که کرده بود متاسف نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is game for anything no matter how dangerous it is.
[ترجمه گوگل]او برای هر چیزی مهم نیست که چقدر خطرناک باشد بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او برای هر چیزی بازی می کند، مهم نیست که چقدر خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He refused to settle for anything that was second best.
[ترجمه گوگل]او حاضر نشد به هر چیزی که در رتبه دوم قرار می گرفت رضایت دهد
[ترجمه ترگمان]او از اقامت در هر چیزی که دومین مورد بود امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

for anyhting ( in the world ) : I will not lose you for anyhting in the world.
به هیچ قیمتی از دستت نمیدم.

بپرس