پیشوند ( prefix )
• (1) تعریف: away; off.
- forgive
- forswear
- forbid
• (2) تعریف: extremely; utterly.
- forlorn
حرف اضافه ( preposition )
• (1) تعریف: used to indicate the purpose, aim, or destination of an action.
- He was heading for the door.
[ترجمه دریا] اون مرد داشت به سمت در می رفت.|
[ترجمه علی اصغر] او مرد به سمت در می دوید|
[ترجمه Homa] به سمت در میرفت|
[ترجمه گوگل] به سمت در می رفت[ترجمه ترگمان] داشت می رفت سمت در
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They worked for reform.
[ترجمه Homa] برای اصلاحات تلاش کردند|
[ترجمه گوگل] برای اصلاحات تلاش کردند[ترجمه ترگمان] آن ها برای اصلاحات تلاش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: used to indicate receipt or benefit.
- There is help for the needy.
[ترجمه Homa] برای نیاز مندان کمک وجود دارد|
[ترجمه گوگل] برای نیازمندان کمک وجود دارد[ترجمه ترگمان] نیازمندان به نیازمندان کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She bought a card for her mother.
[ترجمه گوگل] برای مادرش کارت خرید
[ترجمه ترگمان] یه کارت واسه مامانش خریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه کارت واسه مامانش خریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: as the result of.
- She was rewarded for her efforts.
[ترجمه گوگل] او به خاطر تلاش هایش پاداش گرفت
[ترجمه ترگمان] او به خاطر تلاش هایشان پاداش داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به خاطر تلاش هایشان پاداش داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: used to show duration or continuance.
- We walked for an hour.
[ترجمه گوگل] یک ساعت پیاده روی کردیم
[ترجمه ترگمان] یک ساعت راه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک ساعت راه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: with respect to.
- It's surprisingly cold for June.
[ترجمه گوگل] برای ژوئن به طرز شگفت انگیزی سرد است
[ترجمه ترگمان] به طور شگفت آوری برای ماه ژوئن سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به طور شگفت آوری برای ماه ژوئن سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (6) تعریف: in order to do or obtain.
- He went to the supply cabinet for pencils.
[ترجمه گوگل] برای مداد به کابینت تدارکات رفت
[ترجمه ترگمان] اون رفت تا مداد رو برای مداد تهیه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون رفت تا مداد رو برای مداد تهیه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (7) تعریف: in favor of.
• مترادف: pro
• متضاد: against, con
• مشابه: in favor of
• مترادف: pro
• متضاد: against, con
• مشابه: in favor of
- We're all for changing the rule.
[ترجمه گوگل] همه ما طرفدار تغییر قانون هستیم
[ترجمه ترگمان] همه ما برای تغییر قانون هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] همه ما برای تغییر قانون هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Are you for us or against us?
[ترجمه گوگل] طرفدار ما هستی یا علیه ما؟
[ترجمه ترگمان] برای ما یا بر علیه ماست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برای ما یا بر علیه ماست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (8) تعریف: in exchange for.
- I'll give you fifty dollars for that old bookcase.
[ترجمه گوگل] من برای آن قفسه کتاب قدیمی به شما پنجاه دلار می دهم
[ترجمه ترگمان] پنجاه دلار برای اون قفسه قدیمی بهت میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پنجاه دلار برای اون قفسه قدیمی بهت میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (9) تعریف: in spite of; notwithstanding.
- She is quite serious about the matter for all her kidding around.
[ترجمه گوگل] او برای تمام شوخی هایش در مورد این موضوع کاملا جدی است
[ترجمه ترگمان] او در این مورد کاملا جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او در این مورد کاملا جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (10) تعریف: by reason of; because of.
- They clapped for joy.
[ترجمه گوگل] از خوشحالی کف زدند
[ترجمه ترگمان] آن ها برای شادی کف زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها برای شادی کف زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (11) تعریف: indicating.
- This is the symbol for infinity.
[ترجمه گوگل] این نماد بی نهایت است
[ترجمه ترگمان] این نماد ابدیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این نماد ابدیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (12) تعریف: on behalf of; in representation of.
• مشابه: in favor of
• مشابه: in favor of
- He speaks for all of us.
[ترجمه گوگل] او به جای همه ما صحبت می کند
[ترجمه ترگمان] اون برای همه ما حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون برای همه ما حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
حرف ربط ( conjunction )
• : تعریف: since; because.
- I won't go, for I'm not feeling well.
[ترجمه گوگل] من نمیرم چون حالم خوب نیست
[ترجمه ترگمان] من نخواهم رفت، چون حالم خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من نخواهم رفت، چون حالم خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید