• : تعریف: clothing worn on the feet, such as shoes, boots, slippers, or stockings; footgear.
جمله های نمونه
1. sports footwear
پای افزارهای ورزشی
2. Wear loose clothing and sensible footwear.
[ترجمه Amir ata] لباس آزاد و کفش مناسب خود بپوشید
|
[ترجمه گوگل]لباس های گشاد و کفش های معقول بپوشید [ترجمه ترگمان]لباس های گشاد بپوشید و کفش های مناسب بپوشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A shopkeeper would say he sold footwear; we would say he sold shoes.
[ترجمه امیر] مغازه دار میگوید او پای افزار می فروشد ، ما میگوییم او کفش فروش است
|
[ترجمه گوگل]یک مغازه دار می گوید کفش فروخته است ما می گوییم کفش می فروخت [ترجمه ترگمان]یک مغازه دار بگوید که کفش می فروشد؛ ما می گوییم که او کفش می فروشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Some footballers get paid millions for endorsing footwear.
[ترجمه گوگل]برخی از فوتبالیست ها برای تایید کفش میلیون ها دستمزد دریافت می کنند [ترجمه ترگمان]بعضی از فوتبالیست های میلیون ها دلار برای صحه گذاشتن بر کفش به دست می آورند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Be sure to wear the correct footwear to prevent injuries to your feet.
[ترجمه گوگل]حتما کفش مناسب بپوشید تا از آسیب به پاهایتان جلوگیری کنید [ترجمه ترگمان]دقت کنید که کفش درست را بپوشید تا از آسیب زدن به پاهای خود جلوگیری کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You're wearing some serviceable-looking footwear, Johnny.
[ترجمه گوگل]تو کفشی به ظاهر کاربردی پوشیده ای، جانی [ترجمه ترگمان]\"یه سری کفش پاشنه بلند پوشیدی\" جانی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With little equipment and unsuitable footwear, she epitomizes the inexperienced and unprepared mountain walker.
[ترجمه گوگل]او با تجهیزات کم و کفش های نامناسب مظهر کوهنوردی بی تجربه و ناآماده است [ترجمه ترگمان]با تجهیزات کوچک و کفش نامناسب، به طور خلاصه در مورد روروئک بی unprepared و unprepared بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You'll need some fairly tough footwear to go walking up mountains.
[ترجمه گوگل]برای قدم زدن در کوهها به کفشهای نسبتاً محکم نیاز دارید [ترجمه ترگمان]به تعدادی کفش خشن برای رفتن به بالا رفتن از کوه ها نیاز داری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some footwear chains are exclusively geared to meeting the demands of fashion conscious teenagers, for example.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، برخی از زنجیره های کفش منحصراً برای پاسخگویی به خواسته های نوجوانان آگاه از مد طراحی شده اند [ترجمه ترگمان]برای مثال، برخی از زنجیره های کفش به طور انحصاری برای برآورده کردن نیازهای نوجوانان آگاه مد مجهز شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Chemists, grocers, clothing, footwear and leather shops say that sales improved significantly compared with a year ago.
[ترجمه گوگل]شیمیدان ها، خواربارفروشان، پوشاک، کفش و مغازه های چرم می گویند که فروش نسبت به سال گذشته به میزان قابل توجهی بهبود یافته است [ترجمه ترگمان]شیمیدان ها، grocers، پوشاک، کفش و فروشگاه های چرم می گویند که فروش در مقایسه با یک سال پیش بهبود قابل توجهی داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Smotrycz is an athletic footwear designer from Reading who is a commercial stand-in for Bird.
[ترجمه گوگل]Smotrycz یک طراح کفش ورزشی از Reading است که یک پایه تجاری برای Bird است [ترجمه ترگمان]Smotrycz یک طراح کفش ورزشی از گروه خواندن است که یک جایگاه تجاری برای پرنده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Footwear gives protection, comfort and warmth on and off the water.
[ترجمه گوگل]کفش باعث محافظت، راحتی و گرما در داخل و خارج از آب می شود [ترجمه ترگمان]پوشش پا از آب محافظت می کند و آرامش و گرما را تامین می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I don't think bedroom slippers are the footwear of lovers.
[ترجمه گوگل]به نظر من دمپایی اتاق خواب کفش عاشقان نیست [ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم دمپایی bedroom کفش عشاق باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Footwear first, of course: Gucci patent leather, square-toed boots are in.
[ترجمه گوگل]البته ابتدا کفش ها: چرم گوچی، چکمه های پنجه مربعی داخل آن هستند [ترجمه ترگمان]البته اول از همه، این چکمه های چرمی مارک گوچی و کفش های square در کار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• anything worn on the feet, covering for the feet (i.e. shoes, socks, etc.) footwear refers to shoes, boots, and sandals; a formal word.
پیشنهاد کاربران
مثال؛ I need to buy new footwear for the upcoming season. A person might say, “I prefer comfortable and practical footwear. ” In a conversation about fashion, someone might comment, “Your choice of footwear can make or break an outfit. ”
footwear ( n ) ( fʊtwɛr ) =things that people wear on their feet, for example shoes and boots, e. g. Be sure to wear the correct footwear to prevent injuries to your feet.
کفش، چکمه، صندل و هر چیز دیگه ای که توی پاهامون میکنیم/می پوشیم البته نه جوراب. نکته: غیر قابل شمارش است پس footwears نداریم و صحیح آن footwear است. Footwear gives protection, comfort, and warmth to your feet ... [مشاهده متن کامل]
Footwear is worn against adversities of the environment ناملایمات محیطی ( شرایط سخت - مثلا لیز نخوری، پاهاتون زخم نشه )
پا افزار هر لباسی که مربوط به پا میشود
پاپوش ( کفش - shoes, boots, or any other outer covering for the human foot )