footwear

/ˈfʊˌtwer//ˈfʊtweə/

معنی: کفش، پاپوش
معانی دیگر: پوتین، چکمه، پای افزار (پاوزار)، لالکا، پاافزار کفش ومانندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: clothing worn on the feet, such as shoes, boots, slippers, or stockings; footgear.

جمله های نمونه

1. sports footwear
پای افزارهای ورزشی

2. Wear loose clothing and sensible footwear.
[ترجمه Amir ata] لباس آزاد و کفش مناسب خود بپوشید
|
[ترجمه گوگل]لباس های گشاد و کفش های معقول بپوشید
[ترجمه ترگمان]لباس های گشاد بپوشید و کفش های مناسب بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A shopkeeper would say he sold footwear; we would say he sold shoes.
[ترجمه امیر] مغازه دار میگوید او پای افزار می فروشد ، ما میگوییم او کفش فروش است
|
[ترجمه گوگل]یک مغازه دار می گوید کفش فروخته است ما می گوییم کفش می فروخت
[ترجمه ترگمان]یک مغازه دار بگوید که کفش می فروشد؛ ما می گوییم که او کفش می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some footballers get paid millions for endorsing footwear.
[ترجمه گوگل]برخی از فوتبالیست ها برای تایید کفش میلیون ها دستمزد دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از فوتبالیست های میلیون ها دلار برای صحه گذاشتن بر کفش به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Be sure to wear the correct footwear to prevent injuries to your feet.
[ترجمه گوگل]حتما کفش مناسب بپوشید تا از آسیب به پاهایتان جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که کفش درست را بپوشید تا از آسیب زدن به پاهای خود جلوگیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You're wearing some serviceable-looking footwear, Johnny.
[ترجمه گوگل]تو کفشی به ظاهر کاربردی پوشیده ای، جانی
[ترجمه ترگمان]\"یه سری کفش پاشنه بلند پوشیدی\" جانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With little equipment and unsuitable footwear, she epitomizes the inexperienced and unprepared mountain walker.
[ترجمه گوگل]او با تجهیزات کم و کفش های نامناسب مظهر کوهنوردی بی تجربه و ناآماده است
[ترجمه ترگمان]با تجهیزات کوچک و کفش نامناسب، به طور خلاصه در مورد روروئک بی unprepared و unprepared بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You'll need some fairly tough footwear to go walking up mountains.
[ترجمه گوگل]برای قدم زدن در کوه‌ها به کفش‌های نسبتاً محکم نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]به تعدادی کفش خشن برای رفتن به بالا رفتن از کوه ها نیاز داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some footwear chains are exclusively geared to meeting the demands of fashion conscious teenagers, for example.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، برخی از زنجیره های کفش منحصراً برای پاسخگویی به خواسته های نوجوانان آگاه از مد طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، برخی از زنجیره های کفش به طور انحصاری برای برآورده کردن نیازهای نوجوانان آگاه مد مجهز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chemists, grocers, clothing, footwear and leather shops say that sales improved significantly compared with a year ago.
[ترجمه گوگل]شیمیدان ها، خواربارفروشان، پوشاک، کفش و مغازه های چرم می گویند که فروش نسبت به سال گذشته به میزان قابل توجهی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]شیمیدان ها، grocers، پوشاک، کفش و فروشگاه های چرم می گویند که فروش در مقایسه با یک سال پیش بهبود قابل توجهی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Smotrycz is an athletic footwear designer from Reading who is a commercial stand-in for Bird.
[ترجمه گوگل]Smotrycz یک طراح کفش ورزشی از Reading است که یک پایه تجاری برای Bird است
[ترجمه ترگمان]Smotrycz یک طراح کفش ورزشی از گروه خواندن است که یک جایگاه تجاری برای پرنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Footwear gives protection, comfort and warmth on and off the water.
[ترجمه گوگل]کفش باعث محافظت، راحتی و گرما در داخل و خارج از آب می شود
[ترجمه ترگمان]پوشش پا از آب محافظت می کند و آرامش و گرما را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I don't think bedroom slippers are the footwear of lovers.
[ترجمه گوگل]به نظر من دمپایی اتاق خواب کفش عاشقان نیست
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم دمپایی bedroom کفش عشاق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Footwear first, of course: Gucci patent leather, square-toed boots are in.
[ترجمه گوگل]البته ابتدا کفش ها: چرم گوچی، چکمه های پنجه مربعی داخل آن هستند
[ترجمه ترگمان]البته اول از همه، این چکمه های چرمی مارک گوچی و کفش های square در کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کفش (اسم)
brogan, brogue, footwear, shoe, sneakers, footgear

پاپوش (اسم)
footwear, footgear, sleeper

تخصصی

[فوتبال] کفش

انگلیسی به انگلیسی

• anything worn on the feet, covering for the feet (i.e. shoes, socks, etc.)
footwear refers to shoes, boots, and sandals; a formal word.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I need to buy new footwear for the upcoming season.
A person might say, “I prefer comfortable and practical footwear. ”
In a conversation about fashion, someone might comment, “Your choice of footwear can make or break an outfit. ”
footwear ( n ) ( fʊtwɛr ) =things that people wear on their feet, for example shoes and boots, e. g. Be sure to wear the correct footwear to prevent injuries to your feet.
footwear
کفش، چکمه، صندل و هر چیز دیگه ای که توی پاهامون میکنیم/می پوشیم البته نه جوراب.
نکته: غیر قابل شمارش است پس footwears نداریم و صحیح آن footwear است.
Footwear gives protection, comfort, and warmth to your feet
...
[مشاهده متن کامل]

Footwear is worn against adversities of the environment
ناملایمات محیطی ( شرایط سخت - مثلا لیز نخوری، پاهاتون زخم نشه )

پا افزار
هر لباسی که مربوط به پا میشود
پاپوش ( کفش - shoes, boots, or any other outer covering for the human foot )

بپرس