1. Kenneth Leech spent his hundredth anniversary on the footplate of a restored engine from his beloved Great Western Railway.
[ترجمه گوگل]کنت لیچ صدمین سالگرد خود را بر روی سکوی موتوری بازسازی شده از راه آهن بزرگ وسترن محبوبش گذراند
[ترجمه ترگمان]کنت leech برای صدمین سالگرد تاسیس یک موتور بازسازی شده از راه آهن بزرگ غربی خود، صدمین سالگرد خود را سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنت leech برای صدمین سالگرد تاسیس یک موتور بازسازی شده از راه آهن بزرگ غربی خود، صدمین سالگرد خود را سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Several deputy editors and the press had footplate rides.
[ترجمه گوگل]چند نفر از معاونان سردبیر و مطبوعات، ردپایی داشتند
[ترجمه ترگمان]چندین سردبیر و مطبوعات footplate داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چندین سردبیر و مطبوعات footplate داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Footplate, baluster and armrest are stair gives a person the most intuitionistic " figure ", they also are the mainest component of stair, matter to us really " body home life " .
[ترجمه گوگل]صفحه پا، نرده و تکیه گاه پله ای هستند که به شخص شهودی ترین "شکل" را می دهند، آنها همچنین اصلی ترین جزء پله ها هستند، برای ما واقعا "زندگی خانه" اهمیت دارند
[ترجمه ترگمان]Footplate، baluster و armrest یکی از most \"اندام\" هستند، آن ها همچنین جز اصلی پله ها هستند، مهم است که واقعا \"زندگی خانگی\" ما را تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Footplate، baluster و armrest یکی از most \"اندام\" هستند، آن ها همچنین جز اصلی پله ها هستند، مهم است که واقعا \"زندگی خانگی\" ما را تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Footplate : Can use real wood, marble or glass commonly, the sort of clean with a pointed instrument that at present a lot of people like vitreous step is appeared, the feeling of cold, cruel.
[ترجمه گوگل]صفحه پایی: معمولاً می توان از چوب واقعی، مرمر یا شیشه استفاده کرد، نوعی تمیز با ابزار نوک تیز که در حال حاضر بسیاری از افراد مانند استپ شیشه ای ظاهر می شوند، احساس سردی، بی رحمی
[ترجمه ترگمان]Footplate: می تواند از چوب واقعی، سنگ مرمر و یا شیشه استفاده کند، نوعی تمیز کردن با ابزار نوک تیز که در حال حاضر تعداد زیادی از مردم مثل یک گام در حال حاضر ظاهر می شوند، احساس سرما و سنگدلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Footplate: می تواند از چوب واقعی، سنگ مرمر و یا شیشه استفاده کند، نوعی تمیز کردن با ابزار نوک تیز که در حال حاضر تعداد زیادی از مردم مثل یک گام در حال حاضر ظاهر می شوند، احساس سرما و سنگدلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Massage footplate is a kind of ego that controls with ABS rigid plastics massages a tool.
[ترجمه گوگل]کفی ماساژور نوعی ایگو است که با پلاستیک سفت و سخت ABS یک ابزار را ماساژ می دهد
[ترجمه ترگمان]ماساژ: نوعی از نفس است که کنترل با پلاستیک سخت ABS را به عنوان ابزار کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماساژ: نوعی از نفس است که کنترل با پلاستیک سخت ABS را به عنوان ابزار کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Conclusions The posterior and inferior quadrant of the footplate may be the optimal drill area for the fenestra.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ربع خلفی و تحتانی صفحه پا ممکن است منطقه مته بهینه برای fenestra باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ربع جلویی و تحتانی of ممکن است ناحیه تمرین بهینه برای the باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ربع جلویی و تحتانی of ممکن است ناحیه تمرین بهینه برای the باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The footplate moved up and down so it alternately bent and straightened the ankle, forcing the fibres within the muscles to alternately lengthen and shorten.
[ترجمه گوگل]صفحه پا بالا و پایین میرفت، بنابراین به طور متناوب مچ پا را خم میکرد و صاف میکرد و فیبرهای درون ماهیچهها را مجبور میکرد که به طور متناوب بلند و کوتاه شوند
[ترجمه ترگمان]The بالا و پایین می رفتند، به طوری که هر کدام خم می شدند و قوزک پا را راست می کردند و الیاف درون ماهیچه ها را به طور متناوب طولانی و کوتاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The بالا و پایین می رفتند، به طوری که هر کدام خم می شدند و قوزک پا را راست می کردند و الیاف درون ماهیچه ها را به طور متناوب طولانی و کوتاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Result Amplitude variation laws of the stapes footplate and umbo were obtained by comparing the frequency response analytic results between the normal ear and pathological ear.
[ترجمه گوگل]نتایج قوانین تغییرات دامنه رکابی و umbo با مقایسه نتایج تحلیلی پاسخ فرکانسی بین گوش طبیعی و گوش پاتولوژیک به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نتیجه تغییرات در قوانین تغییر استخوان رکابی و umbo با مقایسه نتایج تحلیلی پاسخ فرکانسی بین گوش معمولی و گوش آسیب شناسی به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه تغییرات در قوانین تغییر استخوان رکابی و umbo با مقایسه نتایج تحلیلی پاسخ فرکانسی بین گوش معمولی و گوش آسیب شناسی به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The woodiness of armrest of woodiness footplate, woodiness and archaize protects column, the bedroom kind spread all the way come.
[ترجمه گوگل]چوبی بودن تکیه گاه پایه چوبی، چوبی بودن و آرکایزه بودن ستون را محافظت می کند، نوع اتاق خواب همه جا پخش شده است
[ترجمه ترگمان]The of armrest of، woodiness و archaize از ستون محافظت می کنند، نوع اتاق خواب همه راه ها را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The of armrest of، woodiness و archaize از ستون محافظت می کنند، نوع اتاق خواب همه راه ها را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Soft carpet footplate is the same as partition of lozenge square column to be in it seems that faint in penetrable give some kind of artistic concept.
[ترجمه گوگل]کفی فرش نرم همان پارتیشن ستون مربعی لوزی است که در آن به نظر می رسد کمرنگ در نفوذپذیری نوعی مفهوم هنری به وجود می آورد
[ترجمه ترگمان]فرش نرم footplate مثل یک ستون از ستون مربعی است که در آن باشد، به نظر می رسد که در penetrable نوعی مفهوم هنری را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرش نرم footplate مثل یک ستون از ستون مربعی است که در آن باشد، به نظر می رسد که در penetrable نوعی مفهوم هنری را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But what Kenneth really wanted was to be where the action is, on the footplate.
[ترجمه گوگل]اما آنچه کنت واقعاً میخواست این بود که در جایی که اکشن است، روی سکو باشد
[ترجمه ترگمان]اما آنچه کنت واقعا می خواست این بود که این عمل را در the انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما آنچه کنت واقعا می خواست این بود که این عمل را در the انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He ran the company as if he had suddenly and unexpectedly found himself on the footplate of a runaway engine.
[ترجمه گوگل]او طوری شرکت را اداره می کرد که گویی به طور ناگهانی و غیرمنتظره خود را روی سکوی موتوری فراری یافته بود
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که ناگهان و ناگهان خود را روی the یک موتور فراری یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که ناگهان و ناگهان خود را روی the یک موتور فراری یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thereafter a refusal will lead to the individual being expelled from the footplate line of promotion.
[ترجمه گوگل]پس از آن، امتناع منجر به اخراج فرد از خط پایه ارتقاء می شود
[ترجمه ترگمان]پس از آن یک امتناع منجر به اخراج فرد از خط footplate می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن یک امتناع منجر به اخراج فرد از خط footplate می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. First was shown the locomotive, steaming along an embankment: the driver stood confident on the footplate.
[ترجمه گوگل]ابتدا لوکوموتیو را نشان دادند که در امتداد یک خاکریز بخار می کرد: راننده با اعتماد به نفس روی سکو ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]ابتدا لوکوموتیو، که در حال بخار در امتداد خاکریز بود، نشان داده شد راننده مطمئن بود که لوکوموتیو در حال بخار کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ابتدا لوکوموتیو، که در حال بخار در امتداد خاکریز بود، نشان داده شد راننده مطمئن بود که لوکوموتیو در حال بخار کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید