1. Our football coach trains the team.
[ترجمه گوگل]مربی فوتبال ما تیم را تمرین می دهد
[ترجمه ترگمان]مربی فوتبال ما تیم را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مربی فوتبال ما تیم را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Apart from his earnings as a football coach, he also owns and runs a chain of sports shops.
[ترجمه گوگل]او جدا از درآمدی که به عنوان مربی فوتبال دارد، یک فروشگاه زنجیره ای ورزشی نیز دارد
[ترجمه ترگمان]او علاوه بر درآمد خود به عنوان یک مربی فوتبال، دارای زنجیره ای از فروشگاه های ورزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او علاوه بر درآمد خود به عنوان یک مربی فوتبال، دارای زنجیره ای از فروشگاه های ورزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Our football coach has worked hard to inculcate a team spirit in/into the players.
[ترجمه گوگل]مربی فوتبال ما سخت کار کرده است تا روحیه تیمی را در بازیکنان القا کند
[ترجمه ترگمان]مربی فوتبال ما سخت تلاش کرده است تا روحیه تیمی را به بازیکنان تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مربی فوتبال ما سخت تلاش کرده است تا روحیه تیمی را به بازیکنان تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is a football coach.
[ترجمه گوگل]او یک مربی فوتبال است
[ترجمه ترگمان]او مربی فوتبال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مربی فوتبال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has, as my high school football coach would say, gone the other way.
[ترجمه گوگل]به قول مربی فوتبال دبیرستان من، او راه دیگری را رفته است
[ترجمه ترگمان]، همونطور که مربی فوتبال دبیرستان من می گفت از اون طرف رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، همونطور که مربی فوتبال دبیرستان من می گفت از اون طرف رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We got a professional football coach to come and help us train the team.
[ترجمه گوگل]یک مربی حرفه ای فوتبال گرفتیم که بیاید و به ما در تمرین تیم کمک کند
[ترجمه ترگمان]ما یک مربی حرفه ای فوتبال داریم که بیاید و به ما کمک کند تا تیم را آموزش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما یک مربی حرفه ای فوتبال داریم که بیاید و به ما کمک کند تا تیم را آموزش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was an assistant football coach at Colorado in the 1980s and had a law practice.
[ترجمه گوگل]او در دهه 1980 در کلرادو دستیار مربی فوتبال بود و وکالت داشت
[ترجمه ترگمان]او در دهه ۱۹۸۰ یک مربی فوتبال در کلرادو بود و یک تمرین قانون داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در دهه ۱۹۸۰ یک مربی فوتبال در کلرادو بود و یک تمرین قانون داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hey, that's a big contract new football coach John Mackovic got!
[ترجمه گوگل]هی، این قرارداد بزرگی است که مربی جدید فوتبال جان ماکوویچ بسته است!
[ترجمه ترگمان]! هی، این یه مربی فوتبال جدیده جان Mackovic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]! هی، این یه مربی فوتبال جدیده جان Mackovic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bob was a very good football coach, and the team progressed very well.
[ترجمه گوگل]باب مربی فوتبال بسیار خوبی بود و تیم پیشرفت بسیار خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]باب مربی فوتبال خوبی بود و تیم پیشرفت خوبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باب مربی فوتبال خوبی بود و تیم پیشرفت خوبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mr Baldry, 4 a qualified football coach, was until recently managing director of a travel and sports company.
[ترجمه گوگل]آقای بالدری، 4 ساله، یک مربی فوتبال واجد شرایط، تا همین اواخر مدیر عامل یک شرکت مسافرتی و ورزشی بود
[ترجمه ترگمان]آقای Baldry ۴ یک مربی فوتبال واجد شرایط بود تا این که به تازگی مدیر یک شرکت مسافرتی و ورزشی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای Baldry ۴ یک مربی فوتبال واجد شرایط بود تا این که به تازگی مدیر یک شرکت مسافرتی و ورزشی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Boy, that football coach sure have a short fuse.
[ترجمه گوگل]پسر، آن مربی فوتبال مطمئناً یک فیوز کوتاه دارد
[ترجمه ترگمان]پسر، مربی فوتبال حتما فیوز کوتاهی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسر، مربی فوتبال حتما فیوز کوتاهی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is a rigid football coach.
[ترجمه گوگل]او یک مربی سرسخت فوتبال است
[ترجمه ترگمان]او یک مربی فوتبال سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک مربی فوتبال سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The football coach called a rally to build up the team's excitement for the next game.
[ترجمه گوگل]مربی فوتبال برای ایجاد شور و هیجان در تیم برای بازی بعدی یک تجمع برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]مربی فوتبال خواستار ایجاد هیجان تیم برای بازی بعدی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مربی فوتبال خواستار ایجاد هیجان تیم برای بازی بعدی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Camp: american football coach and promoter who developed many of the sport's basic rules.
[ترجمه گوگل]کمپ: مربی و مروج فوتبال آمریکایی که بسیاری از قوانین اساسی این ورزش را تدوین کرد
[ترجمه ترگمان]کمپ: مربی فوتبال آمریکایی و پروموتر که بسیاری از قوانین ابتدایی ورزش را توسعه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمپ: مربی فوتبال آمریکایی و پروموتر که بسیاری از قوانین ابتدایی ورزش را توسعه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید