foolproof

/ˈfuːlˌpruːf//ˈfuːlpruːf/

معنی: ادم ساده لوح و رک و راست، محفوظ ازخطا وشکست، محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
معانی دیگر: خطاناپذیر، آسان انجام، (ماشین آلات و روش های کار ـ آنچه که به کار بردن آن آسان و احتمال اشتباه در آن کم است) پادلغزش، آسان کار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: able to withstand incompetence or misuse.

- foolproof instructions
[ترجمه گوگل] دستورالعمل های بی اشتباه
[ترجمه ترگمان] دستورالعمل های اشتباه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a foolproof machine
[ترجمه گوگل] یک ماشین ضد خطا
[ترجمه ترگمان] یک دستگاه بدون خطا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: always successful or effective.
متضاد: flawed

- There is no foolproof strategy for a good job interview.
[ترجمه گوگل] هیچ راهبردی برای یک مصاحبه شغلی خوب وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] برای یک مصاحبه شغلی خوب، یک استراتژی بدون خطا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The system is pretty well foolproof.
[ترجمه گوگل]سیستم کاملاً ضد خطا است
[ترجمه ترگمان]این سیستم کاملا عاری از خطا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The system is not 100 per cent foolproof.
[ترجمه گوگل]این سیستم 100 درصد ضد خطا نیست
[ترجمه ترگمان]این سیستم ۱۰۰ درصد عاری از خطا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This new video-recorder is supposed to be foolproof.
[ترجمه گوگل]این ضبط کننده ویدیوی جدید قرار است ضد خطا باشد
[ترجمه ترگمان]این ویدیو جدید باید بی نقص باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No system can ever be completely foolproof.
[ترجمه گوگل]هیچ سیستمی هرگز نمی تواند کاملاً بی خطا باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ سیستمی نمی تواند کاملا عاری از خطا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He tried to devise a foolproof plan for getting rid of termites.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد برای خلاص شدن از شر موریانه ها نقشه ای بیهوده طراحی کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد نقشه foolproof برای خلاص شدن از موریانه ها به دست بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I spent the day working out a foolproof plan to save him.
[ترجمه گوگل]من تمام روز را صرف برنامه ریزی برای نجات او کردم
[ترجمه ترگمان]من تمام روز رو با یه نقشه بی نقص برای نجات اون کار کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new speech recognition system is not absolutely foolproof, but it is a huge breakthrough.
[ترجمه گوگل]سیستم جدید تشخیص گفتار کاملاً بی‌خطر نیست، اما یک پیشرفت بزرگ است
[ترجمه ترگمان]سیستم تشخیص گفتار جدید کاملا عاری از خطا نیست، اما یک پیشرفت عظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The foolproof fuel system has interconnected front and rear fuselage flexible tanks holding 255 and 475 litres.
[ترجمه گوگل]سیستم سوخت بدون خطا دارای مخازن انعطاف پذیر بدنه جلو و عقب با ظرفیت 255 و 475 لیتر است
[ترجمه ترگمان]سیستم سوخت بدون خطا در قسمت جلو و عقب بدنه با تانک های انعطاف پذیر نگهداری ۲۵۵ و ۴۷۵ لیتر به هم متصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They weren't foolproof but it made Sly feel slightly better to flip it on.
[ترجمه گوگل]آن‌ها بی‌خطا نبودند، اما باعث شد Sly کمی بهتر از آن استفاده کند
[ترجمه ترگمان]آن ها عاری از خطا نبودند، اما باعث شد که Sly کمی بهتر شود تا آن را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There's no foolproof way to judge whether someone is the right person for the job.
[ترجمه گوگل]هیچ راهی بدون خطا برای قضاوت در مورد اینکه آیا کسی فرد مناسبی برای کار است وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راه مطمئنی برای قضاوت درباره اینکه آیا کسی فرد مناسبی برای این کار است یا نه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But no laboratory test is foolproof.
[ترجمه گوگل]اما هیچ آزمایش آزمایشگاهی بدون خطا نیست
[ترجمه ترگمان]اما هیچ آزمون آزمایشگاهی از بین نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is one foolproof way to rid yourself of this - take a cold shower.
[ترجمه گوگل]برای خلاص شدن از شر آن یک راه بی‌دردسر وجود دارد - دوش آب سرد بگیرید
[ترجمه ترگمان]یک روش کاملا اشتباه برای خلاص شدن از این کار وجود دارد - دوش سرد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Condoms aren't a foolproof method of preventing pregnancy.
[ترجمه زهرا] کاندوم یک روش مصون از خطا برای پیشگیری از بارداری نیست.
|
[ترجمه گوگل]کاندوم یک روش ساده برای جلوگیری از بارداری نیست
[ترجمه ترگمان]Condoms روش مطمئنی برای پیش گیری از حاملگی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First, no technology is foolproof, especially electronic technology; we still need very old-fashioned backup systems.
[ترجمه گوگل]اولاً، هیچ فناوری، به‌ویژه فناوری الکترونیکی، بی‌خطا نیست ما هنوز به سیستم های پشتیبان بسیار قدیمی نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، هیچ فن آوری بی نقص نیست، به خصوص فن آوری الکترونیکی؛ ما هنوز به سیستم های پشتیبان قدیمی خیلی قدیمی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم ساده لوح و رک و راست (اسم)
foolproof

محفوظ از خطا و شکست (صفت)
foolproof

محفوظ از حماقت و کارهای احمقانه (صفت)
foolproof

انگلیسی به انگلیسی

• well-devised and leaving no possible margin for error, guarded against every possible mistake, simple and straightforward
a plan, system, or machine that is foolproof is so good or easy to use that it cannot go wrong or be used wrongly.

پیشنهاد کاربران

foolproof outfit choice
یعنی
انتخاب لباسی که نمتونه ضایع باشه
لذت بردم از معادل های زیر برای این واژه:
ردخور ندارد
مو لای درزش نمیره،
یه مترادف دیگر هم دارد:
Tried and trusted
ردخور نداره
تایید شده و مطمین
There is no foolproof answer
خطاناپذیر ( صفت )
بدون لغزش
عاری از خطا یا اشتباه
Impervious to damage
so simple, plain, or reliable as to leave no opportunity for error, misuse, or failure
به نقل از هزاره:
[طرح، برنامه، دستگاه و غیره] مطمئن، قابل اعتماد، خطاناپذیر، بی خطا
به نقل از فرهنگ پویا:
1. خطاناپذیر
2. مطمئن، قابل اعتماد
3. ساده

foolproof
قابل اطمینان ( عاری از خطا )
It is foolproof
۱ - مو لای درزش نمیره
۲ - کارش درسته
۳ - به مشکل نمیخوره
سنجیده، بدون نقص ( well - devised and leaving no possible margin for error, guarded against every possible mistake )
خطا ناپذیری - incapable of going wrong
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس