1. to spend one's money foolishly
پول خود را احمقانه خرج کردن
2. Those who foolishly seek power by riding on the back of the tiger and up inside.
[ترجمه گوگل]کسانی که احمقانه با سوار شدن بر پشت ببر و بالا در داخل بدنبال قدرت هستند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که احمقانه به دنبال کردن قدرت در پشت ببر و بالا رفتن از داخل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن هایی که احمقانه به دنبال کردن قدرت در پشت ببر و بالا رفتن از داخل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She behaved foolishly but with good intent.
[ترجمه گوگل]او احمقانه اما با نیت خوب رفتار کرد
[ترجمه ترگمان]با حالتی ابلهانه اما با نیت خوب رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با حالتی ابلهانه اما با نیت خوب رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She drivelled foolishly a few words.
[ترجمه گوگل]او احمقانه چند کلمه رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]چند کلمه ای حرف زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند کلمه ای حرف زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You have acted foolishly and you will pay for it.
[ترجمه گوگل]شما احمقانه عمل کردید و تاوان آن را خواهید داد
[ترجمه ترگمان]کار احمقانه ای کردی و تاوانش رو پس میدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار احمقانه ای کردی و تاوانش رو پس میدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Foolishly, I didn't write the phone number down.
[ترجمه عاطفه] ابلهانه، شماره تلفن را یادداشت نکردم!!!|
[ترجمه گوگل]احمقانه شماره تلفن را یادداشت نکردم[ترجمه ترگمان]ابلهانه، شماره تلفن را هم نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He saw me standing there, grinning foolishly at him.
[ترجمه گوگل]او مرا دید که آنجا ایستاده بودم و پوزخند احمقانه ای به او می زدم
[ترجمه ترگمان]او مرا دید که آنجا ایستاده و با حالتی ابلهانه به او لبخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مرا دید که آنجا ایستاده و با حالتی ابلهانه به او لبخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Foolishly, I allowed myself to be persuaded to enter the contest.
[ترجمه گوگل]احمقانه به خودم اجازه دادم که برای شرکت در مسابقه قانع شوم
[ترجمه ترگمان]ابلهانه، به خودم اجازه دادم که به مسابقه وارد شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ابلهانه، به خودم اجازه دادم که به مسابقه وارد شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You shouldn't spend money foolishly.
[ترجمه گوگل]شما نباید پول را احمقانه خرج کنید
[ترجمه ترگمان]نباید بی خود پول خرج کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نباید بی خود پول خرج کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He admitted that he had acted foolishly.
[ترجمه گوگل]او اعتراف کرد که احمقانه عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]او اعتراف کرد که کار احمقانه ای انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او اعتراف کرد که کار احمقانه ای انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She foolishly agreed to go with them.
[ترجمه گوگل]او احمقانه قبول کرد که با آنها برود
[ترجمه ترگمان] اون با اونا موافقت کرد که باهاشون بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون با اونا موافقت کرد که باهاشون بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I know I behaved foolishly but you needn't rub it in.
[ترجمه اصغر عابدی] میدانم رفتارم احمقانه بودنیاز به ماله کشی نیست|
[ترجمه گوگل]می دانم که رفتار احمقانه ای کردم، اما لازم نیست آن را بمالید[ترجمه ترگمان]می دانم که رفتارم احمقانه بود، اما لازم نیست آن را تمیز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some boys are always acting the giddy goat,behaving foolishly.
[ترجمه گوگل]بعضی از پسرها همیشه رفتاری احمقانه از خود نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]بعضی از بچه ها مثل دیوانه ها رفتار می کنند و رفتار احمقانه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعضی از بچه ها مثل دیوانه ها رفتار می کنند و رفتار احمقانه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Foolishly the deejay opted for cash, a one-time deal he still regrets.
[ترجمه گوگل]دیجی به طرز احمقانه ای پول نقد را انتخاب کرد، معامله ای که هنوز هم از آن پشیمان است
[ترجمه ترگمان]Foolishly the پول نقد را انتخاب کرد، یک معامله یک روزه که هنوز پشیمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Foolishly the پول نقد را انتخاب کرد، یک معامله یک روزه که هنوز پشیمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mrs Wilson was sitting on the sofa, smiling foolishly at him.
[ترجمه گوگل]خانم ویلسون روی مبل نشسته بود و احمقانه به او لبخند می زد
[ترجمه ترگمان]خانم ویل سن روی نیمکت نشسته بود و ابلهانه به او لبخند می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم ویل سن روی نیمکت نشسته بود و ابلهانه به او لبخند می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید