foolery

/ˈfuːləri//ˈfuːləri/

مسخره بازی، لوده گری، دلقک بازی، ابلهی، حماقت، کارابلهانه، مسخرگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: fooleries
(1) تعریف: silly or jesting actions or speech; tomfoolery.
مشابه: levity

(2) تعریف: a silly or comical action or thing.

- Her new play is just a piece of foolery.
[ترجمه گوگل] بازی جدید او فقط یک حماقت است
[ترجمه ترگمان] بازی تازه او فقط یک قطعه بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. You never see animals going through the absurd and often horrible fooleries of magic and religion. Only man behaves with such gratuitous folly. It is the price he has to pay for being intelligent but not, as yet, quite intelligent enough. Aldous Huxley
[ترجمه گوگل]شما هرگز حیواناتی را نمی بینید که از طریق احمقانه های پوچ و اغلب وحشتناک جادو و مذهب بگذرند فقط انسان است که با چنین حماقت بیهوده رفتار می کند این بهایی است که او باید برای باهوش بودن بپردازد، اما هنوز به اندازه کافی باهوش نیست آلدوس هاکسلی
[ترجمه ترگمان]تو هرگز حیوانات را ندیدی که در کاره ای بی معنی و اغلب کاره ای احمقانه جادو و مذهب ادامه پیدا کند فقط انسان با چنین حماقتی gratuitous رفتار می کند این بهایی است که برای باهوش بودن دارد، اما نه به اندازه کافی باهوش است aldous Huxley
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Were you gripped in wonderment at the April Foolery abroad on the airwaves last week?
[ترجمه گوگل]آیا شما را در تعجب در آوریل Foolery خارج از کشور در امواج رادیویی هفته گذشته؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما در حالی که هفته پیش امواج رادیویی در خارج از کشور را در خارج از کشور مشاهده می کنید، متعجب بودید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Well, this is a pretty piece of foolery indeed!
[ترجمه گوگل]خب، این واقعاً یک حماقت زیباست!
[ترجمه ترگمان]خوب، واقعا این کار احمقانه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I felt angry for her stubborn foolery for not letting go on her relationship with Ashley .
[ترجمه گوگل]من به خاطر حماقت سرسختش که اجازه نداد رابطه اش با اشلی ادامه پیدا کند، عصبانی شدم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر کاره ای احمقانه او نسبت به اشلی عصبانی بودم که اجازه نمی دادم با اشلی رابطه برقرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I apologised for the foolery, but Mr. Perkupp said: "Oh, it seems amusing. "
[ترجمه گوگل]من بابت حماقت عذرخواهی کردم، اما آقای پرکاپ گفت: "اوه، به نظر سرگرم کننده است "
[ترجمه ترگمان]من از the foolery معذرت خواستم، اما آقای Perkupp گفت: \" آه، به نظر خنده دار می آید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is excellent foolery.
[ترجمه گوگل]این یک حماقت عالی است
[ترجمه ترگمان]این کار احمقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But what is clear is that the tradition of a day devoted to foolery had ancient roots.
[ترجمه گوگل]اما آنچه واضح است این است که سنت روزی که به حماقت اختصاص داده شده بود، ریشه‌ای کهن داشت
[ترجمه ترگمان]اما آنچه واضح است این است که سنت روزی که به کاره ای احمقانه روی آورده است ریشه های باستانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was seeking a face-saving deal with the bank's board that would allow him to resign under his own terms and escape some blame for the foolery involving his girlfriend's compensation.
[ترجمه گوگل]او به‌دنبال معامله‌ای با هیئت مدیره بانک بود که به او اجازه می‌دهد تحت شرایط خودش استعفا دهد و از سرزنش‌های احمقانه مربوط به غرامت دوست دخترش فرار کند
[ترجمه ترگمان]او به دنبال معامله با هییت مدیره بانک بود که به او اجازه می داد تحت شرایط خودش استعفا دهد و از برخی سرزنش در رابطه با خسارت دختر خود فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nonsense, silliness
foolery is foolish behaviour.

پیشنهاد کاربران

بپرس