- He was fooling around when he should have been working.
[ترجمه fool around] او در حال , وقت گذرانی ( کارهای غیر مهم ) بودزمانی که بهتر بود کار می کرده (
|
[ترجمه Ali] وقتی که داشت کار می کرد، با او لاس زد
|
[ترجمه Negar] داشت وقتشو الکی میگذروند در حالی که باید کار می کرد.
|
[ترجمه گوگل] او در زمانی که باید کار می کرد، داشت فریب می داد [ترجمه ترگمان] وقتی که داشت کار می کرد، سربه سرش گذاشته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. You shouldn't fool around with dangerous chemicals.
[ترجمه مهدی] شما نباید با مواد شیمیایی خطرناک ور برید
|
[ترجمه گوگل]شما نباید با مواد شیمیایی خطرناک گول بزنید [ترجمه ترگمان]تو نباید با مواد خطرناک خطرناک کنار بیای [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't fool around with another man's wife.
[ترجمه hamid] دنبال زن شوهردار نباش
|
[ترجمه گوگل]با زن مرد دیگری گول نزنید [ترجمه ترگمان]با زن دیگری این ور و آن ور نرو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Never fool around with the clients' wives.
[ترجمه Erfan] هیچ وقت با همسران مشتریان روی هم نریز
|
[ترجمه گوگل]هرگز با همسران مشتری گول نزنید [ترجمه ترگمان]هیچ وقت این اطراف با همسران مشتری بازی نمی کنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't fool around with matches.
[ترجمه جواد شعاعی] با کبریت بازی نکنید
|
[ترجمه گوگل]با کبریت گول نزنید [ترجمه ترگمان]با کبریت این ور و آن ور نرو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He always used to fool around in class.
[ترجمه جواد شعاعی] او همیشه در کلاس بازی گوشی می کرد
|
[ترجمه گوگل]او همیشه سر کلاس کلاهبرداری می کرد [ترجمه ترگمان]اون همیشه تو کلاس احمق بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This seems like a guy I can fool around with.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این مردی است که می توانم او را گول بزنم [ترجمه ترگمان]به نظر می رسه کسی باشه که بتونم باه اش احمق بازی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Why fool around with money, or taking teeth out, when I might not enjoy it as much?
[ترجمه بنفشه زاهد] چرا با پول شوخی کنم یا برم دندونامو بکشم وقتی که ممکنه هنوز ممکنه نتونم ازش لذت ببرم
|
[ترجمه گوگل]چرا با پول احمق کنم، یا دندان در بیاورم، در حالی که ممکن است آنقدر از آن لذت نبرم؟ [ترجمه ترگمان]چرا با پول و یا گرفتن دندان، در حالی که ممکن است از آن لذت ببرم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To fool around ; fritter time away.
[ترجمه گوگل]گول زدن ؛ زمان سرخ کردن [ترجمه ترگمان]وقت تلف کردن نیست، وقت تلف کردن نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The workers always fool around when the supervisor steps out.
[ترجمه گوگل]وقتی ناظر بیرون میرود، کارگران همیشه فریب میدهند [ترجمه ترگمان]زمانی که ناظر خارج می شود، کارگران همیشه احمق هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They would fool around at a distance.
[ترجمه گوگل]از راه دور گول می زدند [ترجمه ترگمان]در فاصله ای دور دست و پا می زدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Let's try to get it done and not fool around with the State Department.
[ترجمه گوگل]بیایید سعی کنیم آن را انجام دهیم و با وزارت امور خارجه گول نزنیم [ترجمه ترگمان]بیایید سعی کنیم که این کار را انجام دهیم و با اداره دولتی دست و پنجه نرم کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Did we fool around at Lance Davis'graduation party?
[ترجمه گوگل]آیا ما در جشن فارغ التحصیلی لنس دیویس گول زدیم؟ [ترجمه ترگمان]مهمونی فارغ التحصیلی \"لنس دیویس\" رو گول زدیم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Dr Sergio Bertolucci said it was vital not to "fool around" given the staggering implications of the result.
[ترجمه گوگل]دکتر سرجیو برتولوچی گفت که با توجه به پیامدهای خیره کننده نتیجه، "گول زدن" ضروری است [ترجمه ترگمان]دکتر Sergio Bertolucci گفت که این کار برای \"احمق بودن\" با توجه به معانی متناوب نتیجه مهم نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Don't fool around with that gun.
[ترجمه گوگل]با اون اسلحه گول نخور [ترجمه ترگمان]با اون اسلحه احمق بازی در نیار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• engage in casual sexual activity; dally, idle, dawdle, tarry, loiter
پیشنهاد کاربران
1 - To behave in a silly or playful way رفتار احمقانه یا بازیگوشانه داشتن ( کردن ) مثال؛ "The children were fooling around in the playground, laughing and playing. " "Stop fooling around and focus on your work. " ... [مشاهده متن کامل]
2 - To spend time idly or frivolously گذراندن ( سپری کردن ) زمان به بطالت یا بی هدفی مثال؛ "After finishing their work, they fooled around in the park, enjoying the sunshine. " "Instead of studying, the students were fooling around in the classroom. "
to waste time= spend it in a silly way
This slang phrase refers to engaging in sexual activity with someone without any commitment or serious relationship. It is often used to describe casual encounters. عبارت عامیانه انجام دادن فعالیت جنسی با کسی بدون هیچ تعهد یا رابطه جدی. ... [مشاهده متن کامل]
اغلب برای توصیف ملاقات های جنسی موردی استفاده می شود. *************************************************************************************************** مثال؛ “They were just fooling around, nothing serious. ” A person might say, “We’re not dating, we’re just fooling around. ” A friend might ask, “Have you been fooling around with anyone lately?”
اگه fool around بدون with و تنها بکار بره میشه یللی تللی کردن با سام ثینگ fool around with sth یعنی باچیزی ور رفتن با سام بادی fool around with sb رابطه جنسی برقرار کردن، با کسی روهم ریختن، با کسی وررفتن
وقت گذرانی کردن وقت تلف کردن
مسخره بازی درآوردن act in a joking, frivolous, or teasing way "I shouted at him impatiently to stop fooling around
🔴 معانی ◀️ مثال 🔴to spend your time doing nothing useful ◀️We spent the afternoon fooling around on the beach ◀️ Is there a word or an idiom for rich people who spend only their families' money and do not bother to work, just fool around ? ... [مشاهده متن کامل]
"Yes. They are known as "trust - fund babies" or "trust - fund kids 🔴 If a married person fools around, they have a sexual relationship with someone who is not their husband or wife ◀️ She'd been fooling around with someone at work 🔴 to behave in a silly or dangerous way ◀️The kids were fooling around in the pool ◀️Stop fooling around with your dad's tools 🔴to change something a little, esp. in order to try to make it better ◀️ Sometimes when you start fooling around with a recipe, all sorts of unexpected things happen 🔴to behave in a silly way, especially in a way that might have dangerous results ◀️ Don't fool around with matches 🔴 to behave in a humorous way in order to make other people laugh ◀️ He's always getting into trouble for fooling around in class
I didn't know you were fooling around with poetry I didn't think you'd be interested وقت صرف کردن سر کاری که به ظاهر اهمیت چندانی ممکنه نداشته باشه
شوخی کردن؛دست انداختن
to behave in a way which is careless and not responsible SYN to mess around خراب کاری کردن