1. It's a fool's errand trying to get Lena to join in anything.
[ترجمه گوگل]این یک کار احمقانه است که میخواهیم لنا را به هر چیزی ملحق کنیم
[ترجمه ترگمان]این یک کار احمقانه است که سعی می کند \"لینا\" رو مجبور کنه به هر چیزی ملحق بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک کار احمقانه است که سعی می کند \"لینا\" رو مجبور کنه به هر چیزی ملحق بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He sent me on a fool's errand .
[ترجمه گوگل]او مرا به یک کار احمقانه فرستاد
[ترجمه ترگمان]اون منو به یه ماموریت احمقانه فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون منو به یه ماموریت احمقانه فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Predictably, this fool's errand finds her up to her neck in a morass of inconclusive forensics.
[ترجمه گوگل]به طور قابل پیش بینی، ماموریت این احمق او را تا گردنش در انبوهی از پزشکی قانونی بی نتیجه می یابد
[ترجمه ترگمان]قابل پیش بینی کردن، این ماموریت احمقانه او را تا گردن او در یک باتلاق پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قابل پیش بینی کردن، این ماموریت احمقانه او را تا گردن او در یک باتلاق پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many believed this was a fool's errand.
[ترجمه گوگل]بسیاری معتقد بودند که این یک کار احمقانه است
[ترجمه ترگمان]خیلی ها اعتقاد داشتند که این یک کار احمقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی ها اعتقاد داشتند که این یک کار احمقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It'seems that someone has sent you on a fool's errand, Colonel.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که یک نفر شما را به یک کار احمقانه فرستاده است، سرهنگ
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک نفر شما را به یک ماموریت احمقانه فرستاده، سرهنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک نفر شما را به یک ماموریت احمقانه فرستاده، سرهنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'm afraid you're going on a fool's errand.
[ترجمه گوگل]من می ترسم که شما به یک کار احمقانه بروید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه داری دنبال یه کار احمق می گردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه داری دنبال یه کار احمق می گردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I went for an interview yesterday, but a fool's errand. The job had already been filled.
[ترجمه گوگل]من دیروز برای مصاحبه رفتم، اما احمقانه کار قبلاً پر شده بود
[ترجمه ترگمان]دیروز برای مصاحبه رفتم، اما یک کار احمقانه این شغل قبلا پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیروز برای مصاحبه رفتم، اما یک کار احمقانه این شغل قبلا پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was a fool's errand and there wasn 't any gold to be found.
[ترجمه گوگل]این یک کار احمقانه بود و هیچ طلایی پیدا نشد
[ترجمه ترگمان]کار احمقانهای بود و هیچ طلایی نبود که بتوان آن را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار احمقانهای بود و هیچ طلایی نبود که بتوان آن را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even in quiet times, predicting the paths of exchange rates is a fool's errand.
[ترجمه گوگل]حتی در زمانهای آرام، پیشبینی مسیرهای نرخ ارز یک کار احمقانه است
[ترجمه ترگمان]حتی در زمان های سکوت، پیش بینی مسیرهای نرخ ارز یک ماموریت احمقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی در زمان های سکوت، پیش بینی مسیرهای نرخ ارز یک ماموریت احمقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید