food poisoning

/ˈfuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ//fuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ/

مسمومیت غذایی، زهرزدگی خوراکی، طب مسمویت غذایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a severe digestive disorder caused by eating poisonous or contaminated food, and accompanied by vomiting, diarrhea, and prostration.

جمله های نمونه

1. In cases of food poisoning, young children are especially vulnerable.
[ترجمه گوگل]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به ویژه آسیب پذیر هستند
[ترجمه ترگمان]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به طور خاص آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I went off beefburgers after I got food poisoning from a take-away.
[ترجمه گوگل]من بعد از مسمومیت غذایی ناشی از غذای بیرون بری، بیفبرگر را کنار گذاشتم
[ترجمه ترگمان]من بعد از اینکه مسمومیت غذایی رو از یه گروه در آوردم بیرون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His illness was initially diagnosed as food poisoning.
[ترجمه گوگل]بیماری او ابتدا مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]بیماری او در ابتدا به عنوان مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many doctors fail to report cases, even though food poisoning is a notifiable disease.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان موارد را گزارش نمی کنند، حتی اگر مسمومیت غذایی یک بیماری قابل اطلاع است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پزشکان از گزارش دادن موارد خودداری می کنند، اگرچه مسمومیت غذایی یک بیماری notifiable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Food that is insufficiently cooked can lead to food poisoning.
[ترجمه گوگل]غذایی که به اندازه کافی پخته نشده باشد می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
[ترجمه ترگمان]غذایی که به اندازه کافی پخته نشده می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I got food poisoning at that cheap little seafood restaurant.
[ترجمه گوگل]در آن رستوران کوچک ارزان قیمت غذاهای دریایی دچار مسمومیت غذایی شدم
[ترجمه ترگمان]من در این رستوران غذاهای دریایی ارزان قیمت مسمومیت غذایی دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was worried she might get food poisoning.
[ترجمه گوگل]او نگران بود که ممکن است دچار مسمومیت غذایی شود
[ترجمه ترگمان]نگران بود که ممکنه مسمومیت غذایی بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The outbreak of food poisoning was traced to some contaminated shellfish.
[ترجمه گوگل]شیوع مسمومیت غذایی در برخی از صدف های آلوده ردیابی شد
[ترجمه ترگمان]شیوع مسمومیت غذایی در برخی از صدف آلوده یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have food poisoning.
[ترجمه گوگل]من مسمومیت غذایی دارم
[ترجمه ترگمان]مسمومیت غذایی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The reported cases of food poisoning are only the tip of the iceberg.
[ترجمه گوگل]موارد گزارش شده از مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ است
[ترجمه ترگمان]موارد گزارش شده مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. TRIPLE Cases of food poisoning have trebled in the last two years.
[ترجمه گوگل]TRIPLE موارد مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
[ترجمه ترگمان]TRIPLE موارد مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The health department has linked several cases of food poisoning with contaminated shellfish.
[ترجمه گوگل]وزارت بهداشت چندین مورد مسمومیت غذایی را با صدف های آلوده مرتبط دانسته است
[ترجمه ترگمان]اداره بهداشت چندین مورد مسمومیت غذایی با صدف آلوده مرتبط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Quite often food that will cause bacterial food poisoning looks and smells perfectly acceptable.
[ترجمه گوگل]اغلب غذاهایی که باعث مسمومیت غذایی باکتریایی می شوند ظاهر و بوی کاملا قابل قبولی دارند
[ترجمه ترگمان]اغلب غذایی که باعث مسمومیت غذایی باکتری می شود به نظر خوب می رسد و به طور کامل قابل قبولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our Gillian got terrible food poisoning off strange tablet at a Garden Fete once.
[ترجمه گوگل]جیلیان ما یک بار با تبلت عجیب و غریب در یک جشن گاردن دچار مسمومیت غذایی وحشتناک شد
[ترجمه ترگمان]گیلیان ما یک بار دیگر در باغ Garden یک قرص عجیب را با مسمومیت غذایی روبرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Consumers Association says some could have caused food poisoning.
[ترجمه گوگل]انجمن مصرف کنندگان می گوید برخی ممکن است باعث مسمومیت غذایی شوند
[ترجمه ترگمان]انجمن مصرف کنندگان می گوید که برخی ممکن است باعث مسمومیت غذایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] مسمومیت غذایی : مسمومیتهای ناشی از سموم میکروبی و غیر میکروبی در غذا.

انگلیسی به انگلیسی

• illness caused by eating food contaminated with pathogenic or toxic substances (characterized by vomiting and diarrhea)
food poisoning is an illness that gives people sickness and diarrhoea. it is caused by eating food that has gone bad.

پیشنهاد کاربران

✅ مسمومیت غذایی: عبارت است از واژه ای که به طور رایج برای توصیف اختلالات ناشی از غذایی که در 48 ساعت گذشته خورده شده است به کار میرود. مسمومیت غذایی میتواند در چندین نفر از اعضای یک خانواده ، مشتریان یک
...
[مشاهده متن کامل]
رستوران ، بیمارانی که در یک مرکز مخصوص نگهداری و پرستاری از آنان زندگی میکنند، یا کودکان یک مهدکودک رخ دهد. در اغلب موارد، غذا توسط باکتریها یا ویروس ها آلوده شده است . علایم ممکن است در عرض 30 دقیقه در صورت مسمومیت شیمیایی، 12 - 1 ساعت در صورت وجود سم باکتری در غذا، 48 - 12 ساعت در صورت عفونت با سالمونلا یا ویروس موجود در غذا، پدید آیند. توجه داشته باشید که علایمی شبیه به علایم مسمومیت غذایی میتوانند در اثر استرس عاطفی، عدم تحمل غذایی، داروها، هپاتیت ، آپاندیسیت ، یا سایر اختلالات ، به وجود آیند.

food poisoning ( تغذیه )
واژه مصوب: مسمومیت غذایی
تعریف: نوعی بیماری که براثر خوردن غذاهای آلوده به سموم و عوامل حساسیت‏زا و زهرابه‏های حاصل از ریزاندامگان ها ایجاد می‏شود
مسموم شدن با غذا ( مسمومیت غذایی )
ˈfuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ/
تلفظ Food poisoning به انگلیسی/fuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ/
مسمومیت غذایی، زهرزدگی خوراکی، طب مسمویت غذایی
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• تعریف: a severe digestive disorder caused by eating poisonous or contaminated food, and accompanied by vomiting, diarrhea, and prostration.
...
[مشاهده متن کامل]

تخصصی
food poisoning
[صنایع غذایی] مسمومیت غذایی : مسمومیتهای ناشی از سموم میکروبی و غیر میکروبی در غذا.
پیشنهاد کاربران
- - شما نخستین باشید - -
پیشنهاد شما
واژه
Food poisoning
نام شما
معید
پیشنهاد
بالا آوردن غذا

مصمومیت غذایی

بپرس