1. In cases of food poisoning, young children are especially vulnerable.
[ترجمه گوگل]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به ویژه آسیب پذیر هستند
[ترجمه ترگمان]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به طور خاص آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I went off beefburgers after I got food poisoning from a take-away.
[ترجمه گوگل]من بعد از مسمومیت غذایی ناشی از غذای بیرون بری، بیفبرگر را کنار گذاشتم
[ترجمه ترگمان]من بعد از اینکه مسمومیت غذایی رو از یه گروه در آوردم بیرون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His illness was initially diagnosed as food poisoning.
[ترجمه گوگل]بیماری او ابتدا مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]بیماری او در ابتدا به عنوان مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many doctors fail to report cases, even though food poisoning is a notifiable disease.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان موارد را گزارش نمی کنند، حتی اگر مسمومیت غذایی یک بیماری قابل اطلاع است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پزشکان از گزارش دادن موارد خودداری می کنند، اگرچه مسمومیت غذایی یک بیماری notifiable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Food that is insufficiently cooked can lead to food poisoning.
[ترجمه گوگل]غذایی که به اندازه کافی پخته نشده باشد می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
[ترجمه ترگمان]غذایی که به اندازه کافی پخته نشده می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I got food poisoning at that cheap little seafood restaurant.
[ترجمه گوگل]در آن رستوران کوچک ارزان قیمت غذاهای دریایی دچار مسمومیت غذایی شدم
[ترجمه ترگمان]من در این رستوران غذاهای دریایی ارزان قیمت مسمومیت غذایی دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She was worried she might get food poisoning.
[ترجمه گوگل]او نگران بود که ممکن است دچار مسمومیت غذایی شود
[ترجمه ترگمان]نگران بود که ممکنه مسمومیت غذایی بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The outbreak of food poisoning was traced to some contaminated shellfish.
[ترجمه گوگل]شیوع مسمومیت غذایی در برخی از صدف های آلوده ردیابی شد
[ترجمه ترگمان]شیوع مسمومیت غذایی در برخی از صدف آلوده یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I have food poisoning.
10. The reported cases of food poisoning are only the tip of the iceberg.
[ترجمه گوگل]موارد گزارش شده از مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ است
[ترجمه ترگمان]موارد گزارش شده مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. TRIPLE Cases of food poisoning have trebled in the last two years.
[ترجمه گوگل]TRIPLE موارد مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
[ترجمه ترگمان]TRIPLE موارد مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The health department has linked several cases of food poisoning with contaminated shellfish.
[ترجمه گوگل]وزارت بهداشت چندین مورد مسمومیت غذایی را با صدف های آلوده مرتبط دانسته است
[ترجمه ترگمان]اداره بهداشت چندین مورد مسمومیت غذایی با صدف آلوده مرتبط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Quite often food that will cause bacterial food poisoning looks and smells perfectly acceptable.
[ترجمه گوگل]اغلب غذاهایی که باعث مسمومیت غذایی باکتریایی می شوند ظاهر و بوی کاملا قابل قبولی دارند
[ترجمه ترگمان]اغلب غذایی که باعث مسمومیت غذایی باکتری می شود به نظر خوب می رسد و به طور کامل قابل قبولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Our Gillian got terrible food poisoning off strange tablet at a Garden Fete once.
[ترجمه گوگل]جیلیان ما یک بار با تبلت عجیب و غریب در یک جشن گاردن دچار مسمومیت غذایی وحشتناک شد
[ترجمه ترگمان]گیلیان ما یک بار دیگر در باغ Garden یک قرص عجیب را با مسمومیت غذایی روبرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Consumers Association says some could have caused food poisoning.
[ترجمه گوگل]انجمن مصرف کنندگان می گوید برخی ممکن است باعث مسمومیت غذایی شوند
[ترجمه ترگمان]انجمن مصرف کنندگان می گوید که برخی ممکن است باعث مسمومیت غذایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید