food allergy

جمله های نمونه

1. Food allergies can result in an enormous variety of different symptoms.
[ترجمه گوگل]آلرژی غذایی می تواند منجر به انواع بسیار زیادی از علائم مختلف شود
[ترجمه ترگمان]آلرژی های غذایی می توانند منجر به انواع زیادی از علایم مختلف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Certain forms of mental illness can be triggered by food allergies.
[ترجمه گوگل]انواع خاصی از بیماری های روانی می تواند توسط آلرژی غذایی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]برخی اشکال از بیماری های روانی را می توان با آلرژی های غذایی ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These are classical examples of food allergy.
[ترجمه گوگل]اینها نمونه های کلاسیک آلرژی غذایی هستند
[ترجمه ترگمان]اینها نمونه های کلاسیک آلرژی غذایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But doctors specializing in the treatment of food allergy and intolerance would disagree.
[ترجمه گوگل]اما پزشکان متخصص در درمان آلرژی و عدم تحمل غذایی موافق نیستند
[ترجمه ترگمان]اما پزشکان متخصص در درمان آلرژی غذایی و عدم تحمل اختلاف نظر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had some tests done to find out if I have any food allergies.
[ترجمه گوگل]چند آزمایش انجام دادم تا متوجه شوم آیا آلرژی غذایی دارم یا خیر
[ترجمه ترگمان]چند تا آزمایش انجام دادم تا بفهمم که آلرژی غذایی دارم یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At this time, the consensus is that food allergy is not a proven etiologic agent in migraine.
[ترجمه گوگل]در این زمان، اتفاق نظر بر این است که آلرژی غذایی یک عامل عاملی اثبات شده در میگرن نیست
[ترجمه ترگمان]در این زمان، اتفاق نظر وجود دارد که آلرژی غذایی عامل ثابت proven در میگرن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Food allergy or intolerance? It's important to know the difference.
[ترجمه گوگل]آلرژی یا عدم تحمل غذایی؟ مهم است که تفاوت را بدانید
[ترجمه ترگمان]آلرژی غذایی یا عدم تحمل؟ مهم است که تفاوت را بدانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Properties of wheat protein and wheat food allergy is reviewed briefly in this paper.
[ترجمه گوگل]خواص پروتئین گندم و آلرژی غذایی گندم در این مقاله به اختصار بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله خواص پروتئین گندم و آلرژی غذایی گندم مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most people who suffer from a food allergy have immunoglobulin E (IgE) antibodies that are primed to respond to the allergen involved.
[ترجمه گوگل]اکثر افرادی که از آلرژی غذایی رنج می برند دارای آنتی بادی های ایمونوگلوبولین E (IgE) هستند که آماده پاسخگویی به آلرژن درگیر هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر افرادی که از یک آلرژی غذایی رنج می برند، antibodies E (ige)را دارند که آماده واکنش به the درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Believing that symptoms are caused by a food allergy means that there is an understandable cause.
[ترجمه گوگل]اعتقاد به اینکه علائم ناشی از آلرژی غذایی است به این معنی است که یک علت قابل درک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اعتقاد به این که نشانه ها ناشی از یک آلرژی غذایی است به این معنی است که یک دلیل قابل درک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The final method used to objectively diagnose food allergy is double - blind food challenge
[ترجمه گوگل]روش نهایی مورد استفاده برای تشخیص عینی آلرژی غذایی، چالش غذایی دو سو کور است
[ترجمه ترگمان]آخرین روش مورد استفاده برای تشخیص به طور عینی تشخیص مواد غذایی به عنوان یک چالش غذایی دوگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Milk allergy is the most food allergy in early childhood and is harmful for growth.
[ترجمه گوگل]آلرژی به شیر بیشترین حساسیت غذایی در دوران کودکی است و برای رشد مضر است
[ترجمه ترگمان]آلرژی شیر مهم ترین آلرژی در دوران کودکی است و برای رشد مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some patients of the protein in food allergy, food allergens removed, significantly reduce the clinical symptoms.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران از پروتئین در آلرژی غذایی، آلرژن های غذایی حذف، به طور قابل توجهی کاهش علائم بالینی
[ترجمه ترگمان]برخی از بیماران پروتیین در آلرژی غذایی، مواد غذایی را حذف می کنند و به طور قابل توجهی علایم بالینی را کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Food allergy should not be confused with 'food intolerance', of which the best-defined with an immunological component is the gluten intolerance syndrome coeliac disease.
[ترجمه گوگل]آلرژی غذایی را نباید با "عدم تحمل غذایی" اشتباه گرفت، که بهترین تعریف شده با یک جزء ایمونولوژیک سندرم عدم تحمل گلوتن بیماری سلیاک است
[ترجمه ترگمان]آلرژی غذایی نباید با عدم تحمل غذا اشتباه گرفته شود، که در آن بهترین - که با یک جز immunological (immunological)تعریف می شود، بیماری اختلالات گلوتنی syndrome است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• allergic reaction to food or a food ingredient

پیشنهاد کاربران

آلرژی غذایی food allergy
آلرژی غذایی عبارت است از واکنش پیش از اندازه دستگاه ایمنی به برخی غذاها یا موادی که معمولاً بیخطرند. این واکنش های نامطلوب ممکن است ارثی یا ناشی از یک نقص اکتسابی بیوشیمیایی باشند. علایم ممکن است در عرض چند دقیقه یا تا 2 ساعت پس از خوردن آن غذای به خصوص بروز کنند. در بعضی موارد، امکان دارد علایم تا 2 - 1 روز بعد نیز ظاهر نشوند.
...
[مشاهده متن کامل]

food allergy ( تغذیه )
واژه مصوب: حساسیت غذایی
تعریف: نوعی واکنش نامطلوب غذایی که با میانجیگری سازوکار ایمنی ایمونوگلوبولین E ( IgE ) صورت می گیرد
حساسیت غذایی

بپرس