fondler


نوازش کننده، نازکننده، دراغوش گیرنده، عشق ورزنده

پیشنهاد کاربران

fond, le, er
fond : خواهان، مشتاق، عاشق، شیفته، علاقمند، مایل، خاطرخواه، انس گرفته
معانی دیگر: دوست دار، دل باخته، ( بیش از حد ) پرعشق و محبت، صمیمانه و کورکورانه، از ته دل ( و بدون منطق یا قید و شرط ) ، واهی، خوش باورانه، بنیان، پایه، زمینه