ملتزمین (اسم)
escort, suite, attendance, retinue, henchmen, cortege, disciples, followers
followers
معنی: ملتزمین
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
🔷 واژه ی مصوب: دنبالگران
🔷 منبع: انجمن بازدیسان پارسی
🔷 منبع: انجمن بازدیسان پارسی
تابعان، دنباله روها، مشایعان
دنبال کنندگان
دنبال کننده ها
شاگردان، پیروان، مریدان، طرفدار ها، هواداران، هواخواهان، متابعت کننده ها، تبعیت کنندگان.