1. The leadership has been unwilling to follow through the implications of these ideas.
[ترجمه گوگل]رهبری تمایلی به پیگیری پیامدهای این ایده ها نداشته است
[ترجمه ترگمان]رهبری تمایلی به پیروی از مفاهیم این ایده ها ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He decided to follow through with his original plan.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت به برنامه اولیه خود ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت از نقشه اصلی خود پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The store did not follow through with the prosecution.
[ترجمه گوگل]فروشگاه به تعقیب قضایی عمل نکرد
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه تحت تعقیب قضایی قرار نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He makes with the big ideas, but can't follow through on them.
[ترجمه گوگل]او با ایده های بزرگ می سازد، اما نمی تواند آنها را دنبال کند
[ترجمه ترگمان]او با ایده های بزرگ موافق است، اما نمی تواند آن ها را دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The essay started interestingly, but failed to follow through .
[ترجمه گوگل]انشا جالب شروع شد، اما ادامه پیدا نکرد
[ترجمه ترگمان]مقاله به طور جالبی شروع شد، اما نتوانست از آن پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A football passer should follow through after he throws the ball.
[ترجمه گوگل]یک پاسور فوتبال باید پس از پرتاب توپ، از مسیر عبور کند
[ترجمه ترگمان]یک عابر فوتبال بعد از اینکه توپ را پرتاب می کند باید از آن عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You need to follow through more on your backhand.
[ترجمه گوگل]شما باید بیشتر در بک هند خود دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید بیشتر از پشت سرت ضربه بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Does the firm intend to follow through with this idea?
[ترجمه گوگل]آیا شرکت قصد دارد این ایده را دنبال کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا شرکت قصد دارد این فکر را ادامه دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Loving, distracted, indulgent, my parents would never follow through on threats to ground me.
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم دوست داشتنی، حواس پرت، زیاده خواه، هرگز تهدیدهایی را که برای زمین زدن من انجام می دادند، دنبال نمی کردند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم هرگز با تهدید به من اجازه نمی دادند که با تهدید به من حمله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Keep your eye on the ball and follow through on your swing. Good!
[ترجمه گوگل]چشم خود را به توپ نگه دارید و تاب خود را دنبال کنید خوب!
[ترجمه ترگمان]حواست به توپ باشه و از through پیروی کنی بسیار خوب!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He said he hopes Clinton will follow through on his pledge to restore aid to legal immigrants in later legislation.
[ترجمه گوگل]او گفت امیدوار است کلینتون به قول خود برای بازگرداندن کمک به مهاجران قانونی در قوانین بعدی عمل کند
[ترجمه ترگمان]او گفت امیدوار است که کلینتون از طریق تعهد خود برای بازگرداندن کمک ها به مهاجران قانونی در قوانین بعدی پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Barium follow through examination showed a normal mucosal pattern in the graft.
[ترجمه گوگل]باریم از طریق بررسی الگوی مخاطی طبیعی در پیوند نشان داد
[ترجمه ترگمان]پس از معاینه، یک الگوی mucosal نرمال در the نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But when he tried to follow through on his outlandish agenda, he usually found himself standing virtually alone.
[ترجمه گوگل]اما زمانی که سعی می کرد برنامه عجیب و غریب خود را دنبال کند، معمولاً خود را تقریباً تنها می دید
[ترجمه ترگمان]اما وقتی سعی کرد که به کاره ای عجیب و غریب خود ادامه دهد، معمولا خود را تنها در آنجا می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Once in the barn, Stewart felt obliged to follow through on the expedition by dramatically expressing undying love for Susan Mary.
[ترجمه گوگل]هنگامی که استوارت وارد انبار شد، احساس کرد موظف است تا با ابراز عشق بی پایان به سوزان مری، اکسپدیشن را دنبال کند
[ترجمه ترگمان]استوارت بعد از این که در طویله بود، احساس کرد که باید با عشق بی پایان خود به سوزان مری در این سفر ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We follow through the six steps enumerated above.
[ترجمه گوگل]ما شش مرحله ذکر شده در بالا را دنبال می کنیم
[ترجمه ترگمان]از شش پله بالا می رویم و به آن اشاره می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید