folk music

/foʊkˈmjuːzɪk//fəʊkˈmjuːzɪk/

موسیقی مردمی، موسیقی محلی، موسیقی محلی موسیقی امروزی که به تقلید از موسیقی محلی ساخته شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: music originated, handed down, and played or sung by the common folk of a region or country, often fairly simple and repetitive in structure.

(2) تعریف: similar music that is written and performed by professional musicians.

جمله های نمونه

1. He plays folk music with guitar accompaniment.
[ترجمه مینا حسینی] او با گیتار موسیقی محلی مینوازد.
|
[ترجمه گوگل]او موسیقی محلی را با همراهی گیتار می نوازد
[ترجمه ترگمان]او با نواختن گیتار موسیقی مردم را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Undoubtedly, public interest in folk music has declined.
[ترجمه گوگل]بدون شک علاقه عمومی به موسیقی محلی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]بدون شک، علاقه مردم به موسیقی محلی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Detailed study of folk music from a variety of countries reveals many close parallels.
[ترجمه گوگل]مطالعه دقیق موسیقی فولکلور از کشورهای مختلف، شباهت‌های نزدیک زیادی را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مطالعه دقیق موسیقی مردمی از بسیاری از کشورها شباهت های بسیاری را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Folk music is currently enjoying a renaissance.
[ترجمه گوگل]موسیقی محلی در حال حاضر در حال لذت بردن از یک رنسانس است
[ترجمه ترگمان]موسیقی محلی در حال حاضر از یک رنسانس لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm really into folk music.
[ترجمه گوگل]من واقعاً به موسیقی محلی علاقه دارم
[ترجمه ترگمان]من واقعا به موسیقی مردم علاقه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. KXCI plays rock, blues, jazz, world beat, and folk music.
[ترجمه گوگل]KXCI موسیقی راک، بلوز، جاز، بیت جهانی و موسیقی محلی می‌نوازد
[ترجمه ترگمان]KXCI با موسیقی راک، بلوز، جاز، ضربان جهان و موسیقی محلی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A weekly gala dinner is held with folk music, and a piano bar provides music three times a week.
[ترجمه گوگل]یک شام جشن هفتگی با موسیقی محلی برگزار می شود و یک بار پیانو سه بار در هفته موسیقی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک شام رسمی هفتگی با موسیقی مردمی برگزار می شود و یک نوار پیانو هفته ای سه بار موسیقی را پخش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Acoustic and folk music fans are familiar with her 20-year span of live performance and recorded works.
[ترجمه گوگل]طرفداران موسیقی آکوستیک و فولکلور با دوره 20 ساله اجرای زنده و آثار ضبط شده او آشنا هستند
[ترجمه ترگمان]طرفداران موسیقی آکوستیک و فولکلور با محدوده سنی ۲۰ ساله او آشنا هستند و کاره ای ضبط شده را ثبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Or they may play folk music, Jazz or popular music.
[ترجمه گوگل]یا ممکن است موسیقی محلی، جاز یا موسیقی محبوب پخش کنند
[ترجمه ترگمان]یا آن ها ممکن است موسیقی مردمی، جاز یا موسیقی مردمی را بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kiribati folk music is generally based around chanting or other forms of vocalizing, accompanied by body percussion.
[ترجمه گوگل]موسیقی محلی کیریباتی به طور کلی مبتنی بر آواز خواندن یا سایر اشکال آوازخوانی است که با ضربات بدن همراه است
[ترجمه ترگمان]موسیقی محلی Kiribati به طور کلی حول و حوش سرود و یا شکل های دیگر of است که همراه با پرکاشن هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Folk music everywhere seems to be tonal.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد موسیقی محلی در همه جا آهنگین است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که موسیقی محلی در همه جا تن به تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tibetan music includes folk music and religious music.
[ترجمه گوگل]موسیقی تبتی شامل موسیقی محلی و موسیقی مذهبی است
[ترجمه ترگمان]موسیقی تبتی شامل موسیقی مردمی و موسیقی مذهبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Today, dulcimer folk music has become an indispensable, irreplaceable and even an important part of the.
[ترجمه گوگل]امروزه موسیقی فولکلور سنتور به بخشی ضروری، غیرقابل جایگزین و حتی مهم تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه، موسیقی سنتی dulcimer تبدیل به یک بخش ضروری، جایگزین ناپذیر و حتی بخش مهمی از موسیقی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Heterophony widely exists in folk music, and it is a most common texture form of folk multipart music.
[ترجمه گوگل]هتروفونی به طور گسترده در موسیقی فولکلور وجود دارد و رایج ترین شکل بافت موسیقی چند قسمتی فولکلور است
[ترجمه ترگمان]Heterophony به طور گسترده در موسیقی مردمی وجود دارد و رایج ترین شکل رایج موسیقی multipart است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• music originating from and passed down by the common people of a country or region

پیشنهاد کاربران

موسیقی سنتی، موسیقی محلی
folk music ( موسیقی )
واژه مصوب: موسیقی مردمی
تعریف: نوعی موسیقی که معمولاً با فعالیت های روزمرۀ زندگی مرتبط است و عمدتاً در محیط‏های غیرشهری رواج دارد و به صورت شفاهی انتقال پیدا می‏کند
موسیقی محلی
موسیقی مردمی، موسیقی محلی

بپرس