fold up

جمله های نمونه

1. Will you help me fold up the clothes?
[ترجمه R- i] به من کمک میکنی تا لباس ها رو تا کنم؟
|
[ترجمه گوگل]به من کمک می کنی لباس ها را تا کنم؟
[ترجمه ترگمان]کم کم می کنی لباس ها رو جمع کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let's fold up the futon.
[ترجمه گوگل]بیایید فوتون را تا کنیم
[ترجمه ترگمان]بذار زمین رو جمع و جور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I wish you kids would fold up your clothes!
[ترجمه گوگل]کاش شما بچه ها لباس هایتان را تا می کردید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش بچه ها لباساتون رو جمع می کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The umbrella was ingeniously devised to fold up into your pocket.
[ترجمه گوگل]چتر به طرز هوشمندانه ای طراحی شده است تا در جیب شما جمع شود
[ترجمه ترگمان]این چتر نیز به طور شگفت آوری رام شده بود تا در جیب شما جمع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She should fold up the parasol, use it for a cane.
[ترجمه گوگل]او باید چتر آفتابی را تا کند، از آن برای عصا استفاده کند
[ترجمه ترگمان]باید چتر رو جمع کنه و برای عصا استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Does that mean Starr must fold up his tent and go home?
[ترجمه گوگل]یعنی استار باید چادرش را تا کند و به خانه برود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این به این معنی است که من باید چادر او را جمع کنم و به خانه بروم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The retort made the boy fold up his clipping pretty quick.
[ترجمه گوگل]پاسخ باعث شد پسر خیلی سریع بریده اش را تا کند
[ترجمه ترگمان]مرد جواب به او داد که clipping را زود جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fold up your clothes, don't just throw them on the floor!
[ترجمه گوگل]لباس هایتان را تا کنید، فقط آنها را روی زمین نیندازید!
[ترجمه ترگمان]لباسات رو کنار بزن، فقط اونا رو روی زمین ننداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most umbrellas fold up, so it's easy to carry them.
[ترجمه گوگل]اکثر چترها تا می شوند، بنابراین حمل آنها آسان است
[ترجمه ترگمان]اغلب چترهای به هم وصل شده اند، بنابراین آسان است که آن ها را حمل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bold folk fold up the gold and hold it in hand.
[ترجمه گوگل]مردم جسور طلا را تا می کنند و در دست می گیرند
[ترجمه ترگمان]مردم شجاع طلاها را جمع می کنند و در دست نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just fold up the nappy and dispose of it in the normal manner.
[ترجمه گوگل]فقط پوشک را تا کنید و آن را در حالت عادی دور بیندازید
[ترجمه ترگمان]فقط انقدر مست کن و از این وضع عادی خلاص شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most umbrellas fold up, so it is easy to carry them.
[ترجمه گوگل]اکثر چترها تا می شوند، بنابراین حمل آنها آسان است
[ترجمه ترگمان]اغلب چترها در حال بالا رفتن هستند، بنابراین حمل آن ها آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. George had a car that could fold up into a Briefcase.
[ترجمه گوگل]جورج ماشینی داشت که می‌توانست در کیف تا شود
[ترجمه ترگمان]جورج اتومبیلی داشت که می توانست به یک Briefcase تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A: Fold up your bedding, and change the pillowcase.
[ترجمه گوگل]پاسخ: رختخواب خود را تا کنید و روبالشی را عوض کنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ: bedding را تا کنید و روبالشی را تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some lifts have rails that can fold up at the bottom if space is tight.
[ترجمه گوگل]برخی از آسانسورها دارای ریل هایی هستند که در صورت کم بودن فضا می توانند در پایین تا شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آسانسورها ریل ها هستند که در صورتی که فضا تنگ باشد می توانند در پایین جمع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• double or bend something over upon itself
a fold-up piece of furniture or equipment is one that can be folded into a smaller shape for convenience or storage.
foldable, can be folded
article (chair, table or bed) that folds up and put in storage when not in use; (informal-usa) termination, end or closing of a business, breakdown (foldup of the city's basketball team); capitulation, giving in

پیشنهاد کاربران

"Fold up" means to collapse or close something into a smaller shape, often for storage or transportation.
It can symbolize the end or failure of something, such as a business closing down.
تا کردن یا بستن چیزی به شکل کوچکتر، اغلب برای ذخیره سازی یا حمل و نقل.
...
[مشاهده متن کامل]

پایان یافتن یا شکست چیزی، مانند تعطیل شدن یک کسب و کار.
She folded up the picnic table and put it in the car.
The small business had to fold up due to financial difficulties.
He folded up his umbrella as the rain stopped.
مترادف: Collapse, close, pack up
متضاد: Open up, unfold, expand

قطع کردن یک فعالیت به خاطر کمبود بودجه
جمع شدن
تا شدن ، جمع شدن
۱ - بالا زدن، مثلا بالا زدن آستین لباس
He folded up his sleevs
۲ - به خود پیچیدن از درد
He Folded up in agony
( صفت ) تا شو
جمع شدن مثل جمع شدن چت
umbrellas fold up
تا زدن، تا کردن مثلا یک کاغذ
جمع و جورکردن

بپرس