foist on

پیشنهاد کاربران

به کسی قالب کردن، تحمیل کردن
They tried to foist a faulty product on unsuspecting customers.
آن ها سعی کردند یک محصول معیوب را به مشتریان بی خبر قالب کنند.
Don’t let them foist their outdated ideas on you.
اجازه نده افکار قدیمی شان را به تو تحمیل کنند.
به کسی تحمیل کردن٫قبولاندن