foison


(قدیمی) محصول (کشاورزی) خوب، وفور، فراوانی، محصول فراوان

جمله های نمونه

1. The disappeared past was reminded of in the foison cornfield.
[ترجمه گوگل]گذشته ناپدید شده در مزرعه ذرت فاسون یادآوری شد
[ترجمه ترگمان]گذشته ناپدید شده در مزرعه ذرت زار به یاد گذشته افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Speak of the spring, and foison of the year.
[ترجمه گوگل]صحبت از بهار، و از سال
[ترجمه ترگمان]از بهار حرف بزنید، و foison سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Guangzhou Foison Electron Co., Ltd is a professional enterprise specializing in mobile phone chargers and batteries.
[ترجمه گوگل]Guangzhou Foison Electron Co, Ltd یک شرکت حرفه ای متخصص در شارژر و باتری تلفن همراه است
[ترجمه ترگمان]شرکت الکترونی Guangzhou Foison یک شرکت حرفه ای متخصص در chargers تلفن همراه و باتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And autumn is the right season for harvest, bringing people the joy of foison.
[ترجمه گوگل]و پاییز فصل مناسبی برای برداشت محصول است و شادی را برای مردم به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]و پاییز فصل درست برداشت محصول است و باعث شادی مردم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mostlty farm products mechanization entirely can enhance effective, increase income, accelerate the improvement of agro-industry and ensure fertility and foison.
[ترجمه گوگل]مکانیزاسیون بیشتر محصولات کشاورزی به طور کامل می تواند موثر باشد، درآمد را افزایش دهد، بهبود صنعت کشاورزی را تسریع بخشد و باروری و مسمومیت را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]مکانیزه کردن محصولات کشاورزی به طور کامل می تواند باعث افزایش درآمد، افزایش درآمد، تسریع بهبود صنعت کشاورزی و تضمین باروری و باروری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس