foie gras

جمله های نمونه

1. The Dordogne region's gastronomic specialities include truffles and foie gras.
[ترجمه گوگل]غذاهای خاص منطقه دوردون شامل ترافل و فوی گراس است
[ترجمه ترگمان]The gastronomic region شامل truffles ها و gras foie است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pate de foie gras to the sound of trumpets?
[ترجمه گوگل]پات دو فوا گراس به صدای شیپور؟
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One is raised primarily for the purpose of foie gras, the succulent swollen liver of the goose.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها عمدتاً به منظور تهیه فوی گراس، جگر متورم آبدار غاز، پرورش داده می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها در درجه اول برای استفاده از خوراک جگر چرب و آبدار غاز پخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This creation cost 2s. 6d., the foie gras 4s.
[ترجمه گوگل]این خلقت 2 ثانیه هزینه داشت 6d, فوای گراس 4s
[ترجمه ترگمان]این ایجاد ۲ s هزینه دارد ۶ d, foie ۴ s
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Foie gras is graded by the size, color, and firmness of the liver.
[ترجمه گوگل]فوی گراس بر اساس اندازه، رنگ و سفتی کبد درجه بندی می شود
[ترجمه ترگمان]این خوراک توسط اندازه، رنگ و استحکام کبد طبقه بندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Next enjoy foie gras and sweetbreads, followed by a selection of sumptuous cheeses.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد از فوای گراس و نان های شیرین و به دنبال آن مجموعه ای از پنیرهای مجلل لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]سپس از gras و sweetbreads استفاده کنید و بعد از آن یک انتخاب از پنیرهای مجلل به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was foie gras and lobster-but also fine roast lamb with apple pie.
[ترجمه گوگل]فوای گراس و خرچنگ وجود داشت، اما گوشت بره برشته خوب با پای سیب نیز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در آنجا یک خوراک جگر چرب و خرچنگ دریایی وجود داشت، اما گوشت گوساله سرخ کرده با پای سیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Place the sauteed foie gras immediately on greens and drizzle the blackberry vinaigrette over.
[ترجمه گوگل]فوی گرای سرخ شده را بلافاصله روی سبزی ها قرار دهید و وینگرت شاه توت را بریزید
[ترجمه ترگمان]این خوراک جگر چرب را بلافاصله روی سبزیجات و نم نم باران خورده ای قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Domestic foie gras production was started in upstate New York, where the industry is still flourishing.
[ترجمه گوگل]تولید داخلی فوی گراس در شمال ایالت نیویورک آغاز شد، جایی که صنعت هنوز در حال شکوفایی است
[ترجمه ترگمان]تولید gras خانگی در شمال نیویورک آغاز شد، جایی که هنوز صنعت در حال شکوفایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He orders ravioli with foie gras and white truffle shavings.
[ترجمه گوگل]او راویولی با فوی گراس و براده های ترافل سفید سفارش می دهد
[ترجمه ترگمان]He با foie قارچ و قارچ سفید سفارش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And, true, the foie gras was superb -- buttery, silky, fleshy -- just as it should be.
[ترجمه گوگل]و، درست است، فوی گراس فوق العاده بود - کره ای، ابریشمی، گوشتی - همان طور که باید باشد
[ترجمه ترگمان]و درست است، خوراک جگر چرب بسیار عالی بود - کره ای، نرم و fleshy - درست همانطور که باید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Next, you will sample a Duo of Foie Gras.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، یک Duo of Foie Gras را نمونه خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]سپس، یکی از فو گراس را انتخاب خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Foie Gras is a recipe based on the fatty liver of a goose or duck.
[ترجمه گوگل]فوی گراس یک دستور غذا بر اساس کبد چرب غاز یا اردک است
[ترجمه ترگمان]فو گراس یک دستور العمل براساس کبد چرب یک غاز یا اردک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Seared foie gras – raspberry, mustard, arugula.
[ترجمه گوگل]فوای گراس سرخ شده – تمشک، خردل، آرگولا
[ترجمه ترگمان]foie داغ خردل، خردل، خردل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• goose liver, pate

پیشنهاد کاربران

Foie gras /ˌfwɑː ˈɡrɑː/ ( n - short for p�t� de foie gras ) – meaning: the liver of a specially fattened goose or duck prepared as food.
جگر غاز یا اردک که مخصوصاً چرب و پرورده شده است تا بعنوان غذا خورده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
Foie gras is graded by the size, color, and firmness of the liver.
جگر چرب غاز یا اردک بر اساس اندازه، رنگ و سفتی جگر درجه بندی می شود.
Example 2: 👇
There was foie gras and lobster - but also fine roast lamb with apple pie.
با وجودِ جگر چرب غاز و خرچنگ اما گوشت بره برشته خوب با پای سیب نیز وجود داشت.
Example 3: 👇
Domestic foie gras production was started in upstate New York.
تولید داخلی جگر چرب غاز و اردک در شمال ایالت نیویورک آغاز شد.
Example 4: 👇
The foie gras was superb - - buttery, silky, fleshy - - just as it should be.
جگر غاز فوق العاده بود - - کره دار، لطیف، گوشتی - - همانطور که باید باشد.
Example 5: 👇
PARAVICINI: Talking of chicken, dear lady, have you ever tried chickens’ livers served on toast that has been thickly smeared with foie gras, with a very thin rasher of bacon just touched with a soup�on of fresh mustard? I will come with you to the kitchen, and we will see what we can concoct together.
* The Mousetrap - a play by Agatha Christie
پاراویچینی: صحبت از مرغ است، خانم عزیز، آیا تا به حال جگر مرغی را امتحان کرده اید که روی نان تُستی سرو می شود که به طور غلیظی با جگر چرب غاز آغشته شده باشد و یک ورقه ی بسیار نازک گوشت خوک با یک مقدار کم سس خردل تازه روی آن گذاشته شده باشد؟ من با شما به آشپزخانه می آیم، و خواهیم دید که چه چیزی می توانیم با هم درست کنیم.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #تله موش، # اثر آگاتا کریستی

foie gras
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/foie-gras#
جگر چرب
غذای جگر اردک

بپرس