fogey

/ˈfoʊɡi//ˈfəʊɡi/

معنی: ادم قدیمی، ادم عقب مانده و کهنه پرست
معانی دیگر: رجوع شود به: fogy، fogy : ادم عقب مانده وکهنه پرست

جمله های نمونه

1. She was showing old fogey potential at a frighteningly young age.
[ترجمه گوگل]او پتانسیل مه آلود قدیمی را در سنین جوانی ترسناک نشان می داد
[ترجمه ترگمان]او در سنین جوانی به طور وحشتناکی پتانسیل fogey را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You're turning into a real old fogey !
[ترجمه گوگل]شما به یک مه واقعی قدیمی تبدیل می شوید!
[ترجمه ترگمان]داری تبدیل به یه \"fogey\" واقعی میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He sounds like such an old fogey !
[ترجمه گوگل]صدایش شبیه یک مه قدیمی است!
[ترجمه ترگمان]مثل این که خیلی پیر به نظر می رسد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So, here are the observations of this old fogey.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در اینجا مشاهدات این مه آلود قدیمی است
[ترجمه ترگمان]خوب، این مشاهدات از این fogey قدیمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You're showing old fogey potential at a frighteningly young age.
[ترجمه گوگل]شما پتانسیل مه آلود قدیمی را در سنین جوانی ترسناک نشان می دهید
[ترجمه ترگمان]شما پتانسیل fogey قدیمی را در سنین جوانی به نمایش می گذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Old fogey that I am, after that I stayed in the slow lane, poking along at 80 or 90.
[ترجمه گوگل]مه قدیمی که هستم، بعد از آن در مسیر کند ماندم و در 80 یا 90 قدم می زدم
[ترجمه ترگمان]fogey قدیمی که هستم، بعد از آن در کوره راه آرام ماندم و در حدود ۸۰ یا ۹۰ دقیقه به آن ضربه زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We didn't mind being old fogey, as long as there was no one there reminding us of the fact.
[ترجمه گوگل]ما بدش نمی آمدیم که مه آلود قدیمی باشیم، تا زمانی که کسی آنجا نبود که این واقعیت را به ما یادآوری کند
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردیم که پیر باشیم، تا زمانی که کسی آنجا نبود که ما را به یاد آن واقعیت بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't listen to that old fogey.
[ترجمه گوگل]به آن مه آلود قدیمی گوش نده
[ترجمه ترگمان]به اون fogey پیر گوش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't act like an old fogey, but don't be misguided by young people, either.
[ترجمه گوگل]مثل یک مه آلود پیر رفتار نکنید، اما توسط جوانان نیز گمراه نشوید
[ترجمه ترگمان]مثل آدم های پیر رفتار نکن، اما در مورد جوان ها هم اشتباه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Old fogey: Carline, ah, how to begin to read aloud again case old?
[ترجمه گوگل]مه آلود قدیمی: کارلین، آه، چگونه می توان دوباره با صدای بلند خواندن را شروع کرد؟
[ترجمه ترگمان]پیرزن گفت: آه، آه، چطور دوباره شروع به خواندن صدای بلند می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You think me an old fogey and an old tory, his thoughtful voice said.
[ترجمه گوگل]صدای متفکرش گفت: تو مرا مه آلود و داستانی قدیمی می پنداری
[ترجمه ترگمان]صدای thoughtful گفت: تو فکر می کنی من یک پیر پیر و یک توری قدیمی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tom is an old fogey . He must be the most old fashioned man in the world.
[ترجمه گوگل]تام یک مه آلود قدیمی است او باید پیرترین مرد جهان باشد
[ترجمه ترگمان]تام پیر شده او باید بهترین مرد دنیا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Am I going to become an old fogey like him?
[ترجمه گوگل]آیا من هم مثل او یک مه آلود پیر می شوم؟
[ترجمه ترگمان]آیا من هم مثل او پیر می شوم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Old fogey one language sleeps lightly dreamboat : Are you done clear in China, in Shanghai who are you?
[ترجمه گوگل]مه آلود قدیمی یک زبان به آرامی می خوابد قایق رویایی : آیا در چین، در شانگهای مشخص شده اید که هستید؟
[ترجمه ترگمان]fogey قدیمی یک زبان به سبک dreamboat می خوابد: آیا شما در چین، در شانگهای که هستید، کار کرده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Old fogey: Carline, ah, how to begin to aloud again case old?
[ترجمه گوگل]مه آلود قدیمی: کارلین، آه، چگونه می توان دوباره با صدای بلند شروع به صدای قدیمی کرد؟
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند گفت: آه، آه، چطور دوباره شروع کنیم به صدای بلند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم قدیمی (اسم)
fogy, fogey

ادم عقب مانده و کهنه پرست (اسم)
fogy, fogey

انگلیسی به انگلیسی

• conservative, old-fashioned person, person who dislikes change
a fogey is a boring, old-fashioned person; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس