1. The delegation were fogbound at New York Airport for as long as 15 hours.
[ترجمه گوگل]این هیئت تا 15 ساعت در فرودگاه نیویورک در مه گرفتار بودند
[ترجمه ترگمان]این هیات به مدت ۱۵ ساعت در فرودگاه نیویورک افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She spent hours fogbound in Brussels.
[ترجمه گوگل]او ساعت ها را در بروکسل در مه گذراند
[ترجمه ترگمان]او ساعت ها در بروکسل به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their flight was cancelled because the airport was fogbound.
[ترجمه گوگل]پرواز آنها به دلیل مه گرفتگی فرودگاه لغو شد
[ترجمه ترگمان]پرواز آن ها لغو شد چرا که فرودگاه fogbound بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Interstate 5 was fogbound early Monday morning.
[ترجمه گوگل]بین ایالتی 5 در اوایل صبح دوشنبه مه گرفت
[ترجمه ترگمان]صبح روز دوشنبه ۵ از میان ایالتی ۵ رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The airport was fogbound.
6. We were fogbound at London Airport for 12 hours.
[ترجمه گوگل]12 ساعت در فرودگاه لندن غرق در مه بودیم
[ترجمه ترگمان]ما ۱۲ ساعت در فرودگاه لندن به سر بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fogbound, with no compass, and adrift, I started trying things.
[ترجمه گوگل]غرق در مه، بدون قطب نما و سرگردانی، شروع کردم به امتحان کردن چیزها
[ترجمه ترگمان]fogbound، بدون قطب نما و سرگردان، من شروع به تلاش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید