focal distance

جمله های نمونه

1. Based on Lau effect in double grating, the focal distance of lens is measured.
[ترجمه گوگل]بر اساس اثر Lau در گریتینگ دوبل، فاصله کانونی لنز اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]بر مبنای اثر لاو در پنجره دوگانه، فاصله کانونی لنز اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nokia : We use a new Active hyper focal distance system for video.
[ترجمه گوگل]نوکیا: ما از یک سیستم فاصله کانونی فعال جدید برای ویدیو استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]نوکیا: ما از یک سیستم فاصله کانونی فعال بیش از حد فعال برای ویدیو استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From the focal distance formula of thin lens, the convergence and divergence nature of each kind of thin lens are discussed in different media.
[ترجمه گوگل]از فرمول فاصله کانونی عدسی نازک، ماهیت همگرایی و واگرایی هر نوع لنز نازک در رسانه های مختلف مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]از فرمول فاصله کانونی لنز نازک، ماهیت واگرایی و واگرایی هر نوع لنز نازک در رسانه های مختلف مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The size of the illuminated area at the focal distance.
[ترجمه گوگل]اندازه ناحیه نورانی در فاصله کانونی
[ترجمه ترگمان]اندازه ناحیه چراغانی شده در فاصله کانونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The eye that has no focal distance voicelessly opens, and northern wild strong eyes four eyes are inverse.
[ترجمه گوگل]چشمی که فاصله کانونی ندارد بی صدا باز می شود و چشمان قوی وحشی شمالی چهار چشم معکوس هستند
[ترجمه ترگمان]چشمی که هیچ فاصله کانونی ای ندارد باز می شود، و چشمان قوی وحشی شمال، چهار چشم معکوس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, the focal distance formula of lens in varied shapes is obtained by using object methods to make its physical meaning more obvious.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فرمول فاصله کانونی لنز در اشکال مختلف با استفاده از روش‌های شیء به دست می‌آید تا معنای فیزیکی آن آشکارتر شود
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، فرمول فاصله کانونی لنز در اشکال مختلف با استفاده از روش های شی بدست می آید تا معنای فیزیکی آن آشکارتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But only with the right focal distance and correct aperture could we get the true pictures.
[ترجمه گوگل]اما تنها با فاصله کانونی مناسب و دیافراگم صحیح می‌توانیم تصاویر واقعی را دریافت کنیم
[ترجمه ترگمان]اما تنها با فاصله کانونی راست و دیافراگم صحیح، می توانیم تصاویر واقعی را بدست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Here the focal distance and both eyes parallax are absolute values which was measured by highly efficient sensor in one's eyes.
[ترجمه گوگل]در اینجا فاصله کانونی و اختلاف منظر هر دو چشم مقادیر مطلقی هستند که توسط حسگر بسیار کارآمد در چشم اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]در اینجا فاصله کانونی و هر دو اختلاف منظر یک مقدار مطلق هستند که توسط سنسور بسیار کارآمد در چشمان فرد اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the basis of their long photomicrographic experience, the authors introduce basic operations, choice of film, regulation of focal distance and exposure, and choice of color filter.
[ترجمه گوگل]نویسندگان بر اساس تجربه طولانی فوتومیکرووگرافی خود، عملیات اساسی، انتخاب فیلم، تنظیم فاصله کانونی و نوردهی، و انتخاب فیلتر رنگ را معرفی می کنند
[ترجمه ترگمان]براساس تجربه طولانی photomicrographic، نویسندگان عملیات اساسی، انتخاب فیلم، تنظیم فاصله کانونی و نوردهی، و انتخاب فیلتر رنگ را معرفی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This kind of liquid state lens are composed of a pair of waterdrop, they expose under the high frequency sound wave travel between the vibration, changes lens' focal distance along with it.
[ترجمه گوگل]این نوع لنز حالت مایع از یک جفت قطره آب تشکیل شده است، آنها در معرض امواج صوتی فرکانس بالا بین ارتعاش قرار می گیرند و فاصله کانونی لنز را همراه با آن تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]این نوع لنز حالت مایع متشکل از یک جفت waterdrop است، که زیر امواج صوتی فرکانس بالا بین لرزش، فاصله کانونی لنز و فاصله کانونی با آن قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An experimental investigation of the combination of a long focal distance Bragg-Fresnel lens with a bimorph mirror is described.
[ترجمه گوگل]یک بررسی تجربی از ترکیب فاصله کانونی طولانی لنز براگ-فرنل با یک آینه دو شکل توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]یک بررسی تجربی از ترکیب لنز focal - Fresnel با یک آینه bimorph توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Since the big image is hardly observed in double prism interference experiment, the size of the focal distance is deduced according to the theory.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تصویر بزرگ به سختی در آزمایش تداخل منشوری دوگانه مشاهده می شود، اندازه فاصله کانونی بر اساس تئوری استنتاج می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تصویر بزرگ به ندرت در آزمایش تداخل دو منشور دیده می شود، اندازه فاصله کانونی با توجه به نظریه استنتاج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This may avoid remedy mistake because of the actual different focal distance brings from AS function.
[ترجمه گوگل]این ممکن است به دلیل فاصله کانونی متفاوتی که از عملکرد AS به ارمغان می‌آورد، از اشتباه اصلاحی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این ممکن است از اشتباه درمان اجتناب کند چون فاصله کانونی مختلف از تابع به عنوان تابع به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The picture would become clear lucidity while only adjusting good focal distance, this embodied the strength that the concentration has.
[ترجمه گوگل]در حالی که فقط فاصله کانونی خوب تنظیم می شود، تصویر شفافیت واضحی پیدا می کند، این قدرت تمرکز را تجسم می بخشد
[ترجمه ترگمان]این تصویر به وضوح روشن خواهد شد، در حالی که تنها فاصله کانونی خوب را تنظیم می کند، این منجر به قدرتی می شود که تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] فاصله کانونی
[زمین شناسی] فاصله کانونی
[نساجی] فاصله کانونی
[ریاضیات] فاصله ی کانونی

انگلیسی به انگلیسی

• distance from the center of a lens to the point of focus

پیشنهاد کاربران

بپرس