1. He was never happy living at home with his parents, so as soon as possible he flew the coop and got his own place.
[ترجمه گوگل]او هرگز از زندگی در خانه با پدر و مادرش خوشحال نبود، بنابراین در اسرع وقت از قفس پرواز کرد و جای خودش را گرفت
[ترجمه ترگمان]او هرگز با پدر و مادرش در خانه زندگی نمی کرد، به محض این که ممکن بود از قفس بیرون جست و جای خود را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. All my children have flown the coop now.
[ترجمه گوگل]همه بچه های من الان به قفس رفته اند
[ترجمه ترگمان]همه بچه های من از قفس پریدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Plus it discourages funds that have already flown the coop from changing course and heading home again.
[ترجمه گوگل]بعلاوه وجوهی را که قبلاً به قفس رسیده اند را از تغییر مسیر و بازگشت دوباره به خانه منع می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پولی را که در حال حاضر از مسیر تغییر مسیر به سمت خانه پرواز کرده و دوباره به سمت خانه باز می گردد، دلسرد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Tomahawk cruise missile, born in 1972 and built here ever since, has flown the coop.
[ترجمه گوگل]موشک کروز Tomahawk که در سال 1972 متولد شد و از آن زمان تاکنون در اینجا ساخته شده است، به پرواز درآمده است
[ترجمه ترگمان]موشک کروز Tomahawk که در سال ۱۹۷۲ بدنیا آمد و از آن زمان تا کنون در اینجا ساخته شده است، از آنجا پرواز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Then Deutschlandsender made their announcement yesterday that Hess had flown the coop and I think that clinched it for them.
[ترجمه گوگل]سپس Deutschlandsender دیروز اعلام کرد که هس قفس را پرواز داده است و من فکر می کنم که آن را برای آنها قطعی کرد
[ترجمه ترگمان]دیروز بود که Deutschlandsender اعلام کردند که هس the را برافراشته است و من فکر می کنم که این کار را برای آن ها محکم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They fly the coop before the police arrive .
[ترجمه گوگل]آنها قبل از رسیدن پلیس به قفس پرواز می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از رسیدن پلیس به داخل آن پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Listen, parents of teenagers have many important jobs, and one of them is to embarrass their kids so it's easier for them to fly the coop when it's time.
[ترجمه گوگل]گوش کنید، والدین نوجوانان کارهای مهم زیادی دارند، و یکی از آنها شرمسار کردن بچه هایشان است تا وقتی وقتش رسید راحت تر از آن ها عبور کنند
[ترجمه ترگمان]گوش دادن، والدین نوجوانان کاره ای مهمی دارند و یکی از آن ها این است که بچه های خود را شرمسار کند، بنابراین برای آن ها آسان تر است که در زمان مقتضی از مرغدانی فرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Male birds feed their young in some species, but they forget about them once they fly the coop.
[ترجمه گوگل]پرندگان نر در برخی گونه ها به بچه های خود غذا می دهند، اما پس از پرواز در قفس آنها را فراموش می کنند
[ترجمه ترگمان]پرندگان مرد در برخی از گونه ها به جوانان خود غذا می دهند، اما زمانی آن ها را فراموش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Popular wisdom has it that parents' relationships may suffer once their young fly the coop, because they feel they have lost their purpose in life.
[ترجمه گوگل]حکمت عامیانه این است که روابط والدین ممکن است به محض اینکه بچههایشان در قفس پرواز کنند آسیب ببیند، زیرا آنها احساس میکنند هدف خود را در زندگی از دست دادهاند
[ترجمه ترگمان]عقل مردمی آن را دارد که روابط پدر و مادر روزی ممکن است رنج بکشد زیرا آن ها احساس می کنند که هدف خود را در زندگی از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید