fly swatter

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device for killing insects, particularly flies, consisting of a flat rectangular mesh attached to a long handle.

جمله های نمونه

1. Change into a skateboard, broom, mallet, cannon, flyswatter, propeller beanie and a cloud.
[ترجمه گوگل]به اسکیت بورد، جارو، پتک، توپ، فلایس واتر، پروانه بانی و ابر تبدیل شوید
[ترجمه ترگمان]با تخته اسکیت و چوب و توپ و flyswatter و propeller و یک ابر تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We produce sell each kind of dark green flyswatter, the existing each kind of mold 10 wraps, hoped that can establish the good cooperation with the general visitors.
[ترجمه گوگل]ما تولید می کنیم فروش هر نوع فلایوتر سبز تیره، موجود هر نوع قالب 10 بسته بندی، امیدواریم که می تواند همکاری خوبی با بازدید کنندگان عمومی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]ما هر نوع بافت سبز تیره را به فروش می رسانیم، که هر نوع بافت قالب ۱۰ را نشان می دهد، امیدوار است که بتواند هم کاری خوبی با بازدیدکنندگان عمومی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later, he finds a flyswatter, patted a few times, patting.
[ترجمه گوگل]بعداً، او آب مگس انداز را پیدا می کند که چند بار به او دست زده است
[ترجمه ترگمان]بعدا، یه flyswatter پیدا می کنه و چند بار دستی نوازش می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I would suggest a flyswatter.
[ترجمه گوگل]من یک فلای واتر را پیشنهاد می کنم
[ترجمه ترگمان]من یک flyswatter پیشنهاد می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What he saw made him turn away and find the flyswatter.
[ترجمه گوگل]آنچه دید باعث شد روی برگرداند و آب مگس را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]چیزی که او دیده بود او را از خود دور کرد و the را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If Ogilvy is alive, then I guess him will go there and smash these people arses with a flyswatter.
[ترجمه گوگل]اگر اوگیلوی زنده باشد، پس حدس می‌زنم او به آنجا می‌رود و الاغ‌های این مردم را با آب مگس می‌کوبد
[ترجمه ترگمان]اگر آگیلوی زنده است، پس من فکر می کنم که او به آنجا خواهد رفت و این آدم ها را با a له می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A woman walked into the kitchen to find her husband is talking around with a flyswatter. " What are you doing?" She asked.
[ترجمه گوگل]زنی وارد آشپزخانه شد و متوجه شد که شوهرش در حال صحبت کردن با آب مگس انداز است " چه کار می کنی؟" او پرسید
[ترجمه ترگمان]زنی به آشپزخانه رفت تا پیدا کند که شوهرش با یک flyswatter صحبت می کند تو داری چه کار می کنی؟ \" او پرسید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Side white:The spade son of happiness is a likeness of, unfortunate of the flyswatter be each to have each of unfortunate.
[ترجمه گوگل]سمت سفید: پسر بیل خوشبختی شبیه است، بدبخت از آب مگس است که هر یک از آنها بدبخت باشد
[ترجمه ترگمان]سپید دندان، پسر خوشبختی شباهت دارد که هر یک از آن ها هر یک از آن ها مایه تاسف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A husband said to his wife, "It's a good thing you got that flyswatter the other day. I got four flies today. "
[ترجمه گوگل]شوهری به همسرش گفت: "خوب است که روز گذشته آن آب مگس را گرفتی من امروز چهار مگس گرفتم "
[ترجمه ترگمان]یک شوهر به همسرش گفت: \" این یک چیز خوب است که شما آن را روز بعد دریافت کردید امروز چهار پرواز دارم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The exclusive figure is molded from PVC and comes with a number of accessories, including a paddle ball, flyswatter and detachable spring lower torso.
[ترجمه گوگل]شکل انحصاری از پی وی سی ساخته شده است و همراه با تعدادی لوازم جانبی، از جمله یک توپ دست و پا زدن، فلای واتر و پایین تنه فنر قابل جدا شدن ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]شکل منحصر به فرد از PVC و با تعدادی از لوازم جانبی، از جمله توپ پارو، flyswatter و استخوان بندی پایین فنری شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small hand-held paddle used to kill flies
fly swatter, small hand-held paddle used to kill flies

پیشنهاد کاربران

بپرس