fly off the shelves

مثال ها:
1️⃣ The new iPhone flew off the shelves within hours of its release.
📘 آیفون جدید در عرض چند ساعت بعد از عرضه، خیلی سریع فروش رفت.
2️⃣ Her new novel is flying off the shelves — everyone wants a copy!
📘 رمان جدیدش خیلی سریع فروش می رود — همه می خواهند یک نسخه بخرند.
3️⃣ Tickets for the concert flew off the shelves as soon as they went on sale.
📘 بلیت های کنسرت به محض شروع فروش، فوری تمام شدند.
2. به طور استعاری برای چیزهای غیرکالایی که محبوب اند یا زود تمام می شوند
– برای بلیت ها، خدمات، ایده ها یا حتی محصولات دیجیتال هم استفاده می شود.
مثال:
4️⃣ Online courses on AI are flying off the shelves this year.
📘 امسال دوره های آنلاین هوش مصنوعی خیلی سریع ثبت نام می شوند.
5️⃣ These limited - edition sneakers flew off the shelves in minutes.
📘 این کفش های مدل محدود در عرض چند دقیقه فروخته شدند.
- - -
🔹 مترادف ها:
1. Sell like hotcakes – خیلی سریع فروش رفتن
The new game is selling like hotcakes.
📘 بازی جدید خیلی سریع فروش می رود.
2. Be in high demand – در تقاضای زیاد بودن
These shoes are in high demand among teenagers.
📘 این کفش ها در میان نوجوانان بسیار پرتقاضا هستند.
3. Go like wildfire – به سرعت و گسترده فروخته شدن یا معروف شدن
The tickets went like wildfire online.
📘 بلیت ها به سرعت و گسترده در اینترنت فروش رفتند.
4. Move fast – به سرعت فروش رفتن ( رسمی تر و کوتاه تر )
The limited - edition mugs moved fast at the store.
📘 ماگ های مدل محدود در فروشگاه خیلی سریع فروش رفتند.
Chatgpt