fluoroscopy


فلورنمایی، فلورسکپی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: examination by means of a fluoroscope.

جمله های نمونه

1. Objective To discuss the application of CT fluoroscopy and Pinpoint guided percutaneous transthoracic biopsy in thorax.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد کاربرد سی تی فلوروسکوپی و بیوپسی ترانس قفسه سینه هدایت شده از راه پوست در قفسه سینه
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد کاربرد CT fluoroscopy و pinpoint guided percutaneous در قفسه سینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Background: Mini - c - arm fluoroscopy has become an important resource to the orthopaedic surgeon.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: فلوروسکوپی مینی سی بازو به منبع مهمی برای جراح ارتوپد تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: fluoroscopy بازوی مینی به یک منبع مهم برای جراح ارتوپدی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion application of combine digital fluoroscopy and digital radiograph in IVU is valuable.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استفاده از ترکیب فلوروسکوپی دیجیتال و رادیوگرافی دیجیتال در IVU ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کاربرد ترکیب دیجیتال و radiograph دیجیتال در IVU ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Adj and rational fluoroscopy reflected dialectic function of philosophy.
[ترجمه گوگل]فلوئوروسکوپی منطقی و منطقی منعکس کننده عملکرد دیالکتیکی فلسفه بودند
[ترجمه ترگمان]adj و fluoroscopy منطقی، دیالکتیک فلسفه را منعکس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. P: How about the result of the fluoroscopy?
[ترجمه گوگل]پ: نتیجه فلوروسکوپی چطوره؟
[ترجمه ترگمان]پی: در مورد نتیجه of چطور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You need to have a fluoroscopy done. Have you had your lungs X - rayed this year?
[ترجمه گوگل]شما باید فلوروسکوپی انجام دهید آیا امسال ریه های خود را با اشعه ایکس گرفته اید؟
[ترجمه ترگمان] تو باید یه کاری انجام بدی امسال ریه هات رو با اشعه ایکس گرفتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To discuss the application of CT fluoroscopy ( CTF ) in argon - helium targeting cryoablation advanced lung malignant tumor.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد کاربرد سی تی فلوروسکوپی (CTF) در تومور بدخیم ریه پیشرفته با هدف قرار دادن آرگون هلیوم
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد کاربرد CT fluoroscopy (CTF)در گاز آرگون - هلیم، تومور بدخیم lung را هدف قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Electric Joint Fluoroscopy - multimedia textbook that illustrates the anatomy of the joints through fluoroscopic imaging.
[ترجمه گوگل]فلوروسکوپی مفاصل الکتریکی - کتاب درسی چند رسانه ای که آناتومی مفاصل را از طریق تصویربرداری فلوروسکوپی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک کتاب درسی چندرسانه ای - چند رسانه ای که آناتومی اتصالات را از طریق تصویرسازی fluoroscopic نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fluoroscopy images, the edges of the objects overlapped and sometimes blurred.
[ترجمه گوگل]در تصاویر فلوروسکوپی، لبه های اجسام روی هم قرار گرفته و گاهی تار می شوند
[ترجمه ترگمان]در تصاویر fluoroscopy، لبه های اشیا با هم همپوشانی کرده و گاهی محو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We used anteroposterior fluoroscopy to validate that a line from the middle of the manubrium to the mandible bisected the spinous processes and midline of the vertebral bodies.
[ترجمه گوگل]ما از فلوروسکوپی قدامی خلفی استفاده کردیم تا تأیید کنیم که یک خط از وسط مانوبریوم تا فک پایین، فرآیندهای خاردار و خط وسط بدنه‌های مهره‌ای را به دو نیم می‌کند
[ترجمه ترگمان]ما از anteroposterior fluoroscopy برای تایید این که یک خط از وسط of به فک ره processes و midline از اندام های مهره ای استفاده کردیم، استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You need to have a fluoroscopy done.
[ترجمه گوگل]شما باید فلوروسکوپی انجام دهید
[ترجمه ترگمان] تو باید یه کاری انجام بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the current trend towards minimal access techniques, fluoroscopy has become requisite to achieving satisfactory outcomes.
[ترجمه گوگل]با روند فعلی به سمت تکنیک های حداقل دسترسی، فلوروسکوپی برای دستیابی به نتایج رضایت بخش لازم است
[ترجمه ترگمان]با گرایش فعلی به حداقل تکنیک های دسترسی، fluoroscopy برای دستیابی به نتایج رضایت بخشی لازم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods The fast suspensory set was used for compressed centrum reposition and then the percutaneous vertebroplasty was performed for the fractured vertebrae under the guidance of C arm fluoroscopy .
[ترجمه گوگل]روش ها: از ست تعلیق سریع برای تغییر موقعیت مرکزی فشرده استفاده شد و سپس ورتبروپلاستی از راه پوست برای مهره های شکسته تحت هدایت فلوروسکوپی بازوی C انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها روش suspensory سریع برای reposition فشرده centrum مورد استفاده قرار گرفت و سپس the vertebroplasty برای استخوان های شکسته تحت هدایت بازوی C انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Summary of the Background Data. The use of mobile fluoroscopy has become commonplace in orthopaedics.
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از داده های پس زمینه استفاده از فلوروسکوپی متحرک در ارتوپدی رایج شده است
[ترجمه ترگمان]خلاصه داده های پس زمینه استفاده از تلفن همراه در orthopaedics عادی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] فلوئورونمایی، فلوئوروسکوپی استفاده از فلوروسکوپ برای بازرسی از اجسام به وسیله ی پرتو پرتو- ایکس .

انگلیسی به انگلیسی

• use of a fluoroscope; examination with the use of a fluoroscope

پیشنهاد کاربران

بپرس