fluoridation


فلوئورید دار شدن شیمى : فلوئورید دار کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the introduction of controlled amounts of a fluoride into a public water supply as a preventative of tooth decay.

جمله های نمونه

1. Water fluoridation costing £260,000 is to restart to protect against dental decay in the region.
[ترجمه گوگل]برای محافظت در برابر پوسیدگی دندان در منطقه، فلورایداسیون آب با هزینه 260000 پوند شروع مجدد می شود
[ترجمه ترگمان]\"fluoridation\" (Water Water)، برای محافظت در برابر پوسیدگی دندان در منطقه، به \"costing ۲۶۰،۰۰۰\" (Water Water)هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Today it is not so much fluoridation as nitrates and pesticides which generate international conflict over water quality.
[ترجمه گوگل]امروزه به اندازه نیترات‌ها و آفت‌کش‌ها فلورایده‌سازی نیست که درگیری بین‌المللی بر سر کیفیت آب ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]امروزه به اندازه نیترات ها و آفت کش ها زیاد نیست و باعث ایجاد کش مکش بین المللی بر سر کیفیت آب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fluoridation plant in Watford, also showing signs of age, stopped operating in 198
[ترجمه گوگل]کارخانه فلورایداسیون در واتفورد، که همچنین نشانه های پیری را نشان می داد، در سال 198 فعالیت خود را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]نیروگاه fluoridation در واتفورد قرار است که نشان از سن دارد و در ۱۹۸ فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nevertheless, the artificial fluoridation of a community water supply does have certain predictable consequences.
[ترجمه گوگل]با این وجود، فلورایده شدن مصنوعی منبع آب جامعه عواقب قابل پیش بینی خاصی دارد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، ماهیت مصنوعی تامین آب جامعه دارای پیامدهای قابل پیش بینی خاصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They Claim That Fluoridation Is Dangerous.
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که فلورایداسیون خطرناک است
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا می کنند که fluoridation خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods The cost on fluoridation equipment installation, operation and maintenance were calculated.
[ترجمه گوگل]روش ها هزینه نصب، بهره برداری و نگهداری تجهیزات فلورایداسیون محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها هزینه نصب تجهیزات fluoridation، عملیات و تعمیر و نگهداری محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The World Health Organization also noted fluoridation in the water supply is the most cost-effective public health measure known to man.
[ترجمه گوگل]سازمان بهداشت جهانی همچنین خاطرنشان کرد که فلورایداسیون در منبع آب مقرون به صرفه ترین اقدام بهداشت عمومی شناخته شده برای بشر است
[ترجمه ترگمان]سازمان بهداشت جهانی همچنین اشاره کرد که fluoridation در تامین آب مهم ترین معیار سلامت عمومی شناخته شده برای بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oral health instruction, fissure sealing, fluoridation, caries filling, space retainer, deciduous root canal treatment, functional appliance.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل بهداشت دهان، آب بندی فیشور، فلوراید، پر کردن پوسیدگی، نگهدارنده فضا، درمان ریشه های برگریز، دستگاه کاربردی
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل سلامت زبانی، شکاف شکاف، fluoridation، پر کردن caries، مراقبت فضایی، عملیات کانال ریشه ای، عملیات کارکردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Perhaps the process should rightly be called fluoridation.
[ترجمه گوگل]شاید به درستی باید این فرآیند را فلورایداسیون نامید
[ترجمه ترگمان]شاید این فرآیند باید به درستی خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He opposed the inauguration of fluoridation.
[ترجمه گوگل]او با افتتاح فلوراید مخالفت کرد
[ترجمه ترگمان]او با افتتاح of مخالف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The American Dental Association, which has supported fluoridation of community water since 1950, says scientists continue to show adding the mineral to water is safe and aids tooth health.
[ترجمه گوگل]انجمن دندانپزشکی آمریکا که از سال 1950 از فلورایداسیون آب جامعه حمایت کرده است، می گوید که دانشمندان همچنان نشان می دهند که افزودن این ماده معدنی به آب بی خطر است و به سلامت دندان ها کمک می کند
[ترجمه ترگمان]انجمن دندان پزشکی آمریکا، که از سال ۱۹۵۰ از fluoridation آب جامعه حمایت کرده است، می گوید که دانشمندان ادامه می دهند افزودن مواد معدنی به آب سالم است و به سلامتی دندان کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results of Dean's study provided a scientific basis of fluoridation of water.
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه دین مبنای علمی فلوراید کردن آب را ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج مطالعه دین اساس علمی of آب را فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To evaluate the concentration of fluoride in the air of Nanzhuang, Xiaotang in Nanhai City and offer references for the water fluoridation schemes in the very areas.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی غلظت فلوراید در هوای Nanzhuang، Xiaotang در شهر Nanhai و ارائه منابع برای طرح‌های فلورایداسیون آب در مناطق بسیار
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی غلظت فلویورید در هوای of، Xiaotang در شهر Nanhai و ارائه منابع برای طرح های fluoridation آب در مناطق بسیار متفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] فلوئورید دار شدن، فلوئورید دار کردن
[سینما] فلوئوری کردن
[صنایع غذایی] فلوئور دار کردن : افزودن فلورید به آب (و بعضی از مواد غذایی) به منظور جلوگیری از بروز بیماری پوسیدگی دندان.

انگلیسی به انگلیسی

• addition of fluoride to something (i.e. water)
fluoridation is the action or process of adding fluoride to a water supply.

پیشنهاد کاربران

fluoridation ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: فلوئورزنی
تعریف: افزودن مادۀ شیمیایی فلوئوردار به آب آشامیدنی برای افزایش غلظت یون فلوراید تا حد مجاز

بپرس