flummoxed

/fləˈmɑːks//ˈflʌməks/

(verb transitive) ( confuse : ) اشفته کردن، مغشوش کردن، گیج کردن، درجواب عاجز کردن

انگلیسی به انگلیسی

• confused, bewildered (slang)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : flummox
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : flummoxed
✅️ قید ( adverb ) : _
گیج کرد ، سوال بدون جواب
Saturn's polar winds flummoxed nasa
سیاره زحل بادهای قطبیش سردرگم کرده ناسا رو ، گیج کرده
سردرگم

بپرس