flow chart

/ˈfloʊˈt͡ʃɑːrt//fləʊt͡ʃɑːt/

معنی: نمودار گردشی، روندنما
معانی دیگر: نمودار جریان وسیر مواد در کارخانه، نودار جریان امور صنعتی وپیچیده، نمودار گردش کار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a detailed schematic diagram or chart showing a sequence of operations, as in a manufacturing process or a computer program.

جمله های نمونه

1. An illustration of a flow chart is given in Fig. 2
[ترجمه گوگل]تصویری از نمودار جریان در شکل 2 آورده شده است
[ترجمه ترگمان]تصویری از نمودار جریان در شکل ۲ داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mitchell visualized a hormonal flow chart that resembled a metropolitan subway system, all lines headed for the downtown station.
[ترجمه گوگل]میچل یک نمودار جریان هورمونی را تجسم کرد که شبیه یک سیستم متروی شهری بود، همه خطوط به سمت ایستگاه مرکز شهر حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]میچل یک نمودار جریان هورمونی را مجسم کرد که شبیه یک سیستم مترو شهری بود، همه خطوط به سمت مرکز شهر حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then a fault location flow chart was achieved by sum-up and combined with engineering practice.
[ترجمه گوگل]سپس یک نمودار جریان محل خطا با جمع‌بندی و ترکیب با تمرین مهندسی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]سپس نمودار جریان خطا با جمع بندی و ترکیب با تمرین مهندسی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Make process flow chart, PFMEA Routine. Input and update content of control plan.
[ترجمه گوگل]نمودار جریان فرآیند، روتین PFMEA را تهیه کنید محتوای طرح کنترل را وارد و به روز کنید
[ترجمه ترگمان]نمودار جریان فرآیند، روتین PFMEA محتوای ورودی و به روز رسانی برنامه کنترل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its working principle, hardware organization and software flow chart are given.
[ترجمه گوگل]اصل کار، سازماندهی سخت افزار و نمودار جریان نرم افزار آورده شده است
[ترجمه ترگمان]اصل کار آن، سازماندهی سخت افزار و نمودار جریان نرم افزاری ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper presents the construction of hardware and flow chart of software of an obstacle recurrence and amplification device (ORAD) based on the digital closed-loop modification technology.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساخت سخت افزار و نمودار جریان نرم افزار یک دستگاه عود و تقویت مانع (ORAD) را بر اساس فناوری اصلاح حلقه بسته دیجیتال ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، ساختار سخت افزار و نمودار جریان نرم افزار یک مانع تکرار و ابزار تقویت (ORAD)را براساس فن آوری اصلاح حلقه بسته دیجیتال نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And given the schematic circuit diagram and program flow chart.
[ترجمه گوگل]و با توجه به نمودار مدار شماتیک و نمودار جریان برنامه
[ترجمه ترگمان]و نمودار شماتیک نمودار جریان و نمودار جریان برنامه را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Software design is a process flow chart.
[ترجمه گوگل]طراحی نرم افزار یک نمودار جریان فرآیند است
[ترجمه ترگمان]طراحی نرم افزار یک نمودار جریان فرآیند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The flow chart of chip design and system software Operation.
[ترجمه گوگل]نمودار جریان طراحی تراشه و عملکرد نرم افزار سیستم
[ترجمه ترگمان]نمودار جریان طراحی تراشه و عملیات نرم افزاری سیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The flow chart to complete the automatic tuning function is given in the paper.
[ترجمه گوگل]نمودار جریان برای تکمیل عملکرد تنظیم خودکار در مقاله آورده شده است
[ترجمه ترگمان]نمودار جریان برای تکمیل تابع تنظیم اتوماتیک در این مقاله ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a flow chart for systematic technical review and accuracy checkof SJD-801 (8 Dual Induction-Lateral It is an effective debugging tool.
[ترجمه گوگل]این یک نمودار جریان برای بررسی فنی سیستماتیک و بررسی دقت SJD-801 است (8 Dual Induction-Lateral این یک ابزار اشکال زدایی موثر است
[ترجمه ترگمان]این یک نمودار جریان برای بررسی فنی و دقت تکنیکی SJD - ۸۰۱ (۸ تایی)است - که یک ابزار عیب یابی موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Finally, the system flow chart diagram and procedures.
[ترجمه گوگل]در نهایت، نمودار جریان سیستم و رویه ها
[ترجمه ترگمان]در نهایت نمودار نمودار جریان سیستم و روال کار را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moreover, flow chart of the communication - capable voltage relay is given in the dissertation.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نمودار جریان رله ولتاژ ارتباطی - توانمند در پایان نامه آورده شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نمودار جریان رله ولتاژ توانا در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. System chart and program flow chart are presented.
[ترجمه گوگل]نمودار سیستم و نمودار جریان برنامه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نمودار سیستم و نمودار جریان برنامه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The factory manager used a flowchart to explain the production process.
[ترجمه گوگل]مدیر کارخانه از فلوچارت برای توضیح فرآیند تولید استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر کارخانه از فلوچارت برای توضیح فرآیند تولید استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Figure 8-5 contains a flowchart with 18 points describing the steps to be taken if accurate measurements are completed.
[ترجمه گوگل]شکل 8-5 شامل فلوچارت با 18 نقطه است که مراحلی را که در صورت تکمیل اندازه گیری های دقیق انجام می شود، شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۵ - ۸ یک نمودار گردشی با ۱۸ نقطه را شامل می شود که مراحل اندازه گیری در صورت تکمیل بودن اندازه گیری های دقیق را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The flowchart, to explain how the chemicals are made, is so complicated it resembles a bowl of spaghetti.
[ترجمه گوگل]فلوچارت، برای توضیح چگونگی ساخت مواد شیمیایی، آنقدر پیچیده است که شبیه یک کاسه اسپاگتی است
[ترجمه ترگمان]نمودار جریان، برای توضیح این که چگونه مواد شیمیایی ساخته می شوند، آنقدر پیچیده است که شبیه یک کاسه اسپاگتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. As an example Fig. 3 shows the flowchart for the control of a two-phase hybrid-type stepping motor by an eight-bit microprocessor.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال شکل 3 نمودار جریان را برای کنترل یک موتور پله ای هیبریدی دو فازی توسط یک ریزپردازنده هشت بیتی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال شکل ۳ نمودار جریان برای کنترل یک موتور پله ای دو مرحله ای با یک ریزپردازنده ۸ بیتی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. A stepping motor control program flowchart is shown in Fig.
[ترجمه گوگل]فلوچارت برنامه کنترل موتور پله ای در شکل نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک فلوچارت برنامه کنترل موتور در شکل ۷ نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Adds an accounts receivable symbol to your workflow flowchart.
[ترجمه گوگل]نماد حساب های دریافتنی را به فلوچارت گردش کار شما اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]تبدیل یک نماد حساب های دریافتی به نمودار جریان کار تان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The flowchart, main equipment and process control is review.
[ترجمه گوگل]فلوچارت، تجهیزات اصلی و کنترل فرآیند بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]فلوچارت، تجهیزات اصلی و کنترل فرآیند بررسی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Flowchart. The traditional means for pictorially describing a program's logic.
[ترجمه گوگل]فلوچارت ابزار سنتی برای توصیف تصویری منطق برنامه
[ترجمه ترگمان]Flowchart ابزارهای سنتی برای توصیف منطق برنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Adds a information systems symbol to your workflow flowchart.
[ترجمه گوگل]نماد سیستم های اطلاعاتی را به فلوچارت گردش کار شما اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]یک سمبل سیستم های اطلاعاتی را به نمودار جریان کار شما تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The system's flowchart and every model's modeling are illuminated.
[ترجمه گوگل]فلوچارت سیستم و مدلسازی هر مدل روشن شده است
[ترجمه ترگمان]نمودار جریان سیستم و مدلسازی هر مدل روشن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. In this functional box in the flowchart, the processor controls whether a positive pulse edge has come in on RUN TEST (RB6 on Processor ).
[ترجمه گوگل]در این جعبه عملکردی در فلوچارت، پردازنده کنترل می کند که آیا یک لبه پالس مثبت در RUN TEST وارد شده است (RB6 در پردازنده)
[ترجمه ترگمان]در این دیالوگ کاربردی در فلوچارت، پردازنده کنترل می کند که آیا یک لبه پالس مثبت در تست اجرا شده (RB۶ روی پردازنده)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. In software part, introduces the flowchart of the main routine, detailed introduces the implementation methods of each important subroutine.
[ترجمه گوگل]در بخش نرم افزاری، فلوچارت روال اصلی را معرفی می کند، روش های پیاده سازی هر زیربرنامه مهم را به تفصیل معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]در بخش نرم افزاری، نمودار جریان برنامه اصلی را معرفی می کند که روش های اجرایی هر زیر روال مهم را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. A box which represents one unit in a flowchart.
[ترجمه گوگل]جعبه ای که یک واحد را در نمودار جریان نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]جعبه ای که یک واحد را در نمودار جریان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The paper gives the software flowchart and hardware structure for system work.
[ترجمه گوگل]این مقاله فلوچارت نرم افزار و ساختار سخت افزاری را برای کار سیستم ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به نمودار جریان نرم افزاری و ساختار سخت افزار برای کار سیستم می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. The optimum allocation of process flowchart in a distributed system is an NP - complete problem.
[ترجمه گوگل]تخصیص بهینه نمودار جریان فرآیند در یک سیستم توزیع شده یک مشکل NP - کامل است
[ترجمه ترگمان]تخصیص بهینه نمودار جریان در یک سیستم توزیع شده یک مساله ان پی کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمودار گردشی (اسم)
flow diagram, flowchart

روندنما (اسم)
flowchart

تخصصی

[حسابداری] نمودار گردش، نمودگر
[عمران و معماری] نمودار جریان - نمودار اجرای برنامه
[کامپیوتر] نمودار گردشی ؛ شمای عملیات
[برق و الکترونیک] روند نما
[زمین شناسی] نمودار جریان، نمودار اجرای برنامه، نمودار گردشی روندنما: نمایش تصویری یا نمودار تصویری مراحل یک توالی عملیات که توسط نمادها نشان داده می شوند، مثلاً برای یک برنامه رایانه ای.
[نساجی] فلوچارت
[ریاضیات] نمودار جریان کار، روند نما، نمودار گردش کار، نمودار گردش، نمودار گردشی، نمودگر
[پلیمر] نگاره جریان، نمودار جریان
[آب و خاک] روند نما، فلوچارت
[حسابداری] نمودگر
[کامپیوتر] شمای عملیاتی ؛ نمودار گردش کار ؛ روند نمایی ؛ نمودار گردشی ؛ روند نما - نمودار گردش کار، نمایش رون برنامه نموداری با نشانه ها و کلماتی که یک الگوریتم ( چگونگی حل یک مسئله ) را به طور کامل شرح می دهد . حرکت از یک مرحله به مرحله بعدی با یک علامت پیکان بیان می شود . جملات ( شروع ) و ( پایان ) درون بیضی و جملات عملیاتی . درون مربع و جملات تصمیم گیری، درون لوزی نوشته می شوند . جمله ی تصمیم گیری سئوال بلی یا خیر از شما می پرسد . اگر پاسخ بلی باشد . مسیر بر چسب دار، بلی دنبال می شود، در غیر این صورت، مسیر دیگری پیگیری خواهد شد . معمولاً نوشتن فلو چارت به حل آسان مسئله ی برنامه نویسی پیچیده کمک می کند . اگر چه با طرح برنامه نویسی ساخت یافته، از این نمودارها کمتر استفاده می شود .
[زمین شناسی] نمایش گرافیکی (یک مدل)از فرآیند کامل و کلی که در آن نمادهایی نشان دهنده جریان داده ها،عملیات یا تجهیزات به کار رفته اند

انگلیسی به انگلیسی

• diagram showing the progress of work in a series of algorithmic or regular operations
a flow chart or a flow diagram is a diagram which shows a series of actions and the way they follow on from each other in a process.
diagram which details the movement and operations performed within a system

پیشنهاد کاربران

فلوچارت
رَوَندنما یا فلوچارت ( به انگلیسی: Flowchart ) یک نوع نمودار است که برای نمایش یک الگوریتم، روند کار، یا یک فرایند؛ با استفاده از نمادهای خاص و خطوط جهت دار بین آن ها به کار می رود. از روندنماها در تحلیل، طراحی، مستندسازی یا مدیریت یک فرایند یا برنامه در زمینه های مختلف استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس