1. She flounced out of the room.
[ترجمه گوگل]او به سرعت از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She flounced out of my room in a huff.
[ترجمه گوگل]با عصبانیت از اتاق من بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]با اوقات تلخی از اتاقم بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با اوقات تلخی از اتاقم بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She flounced out of the house.
[ترجمه گوگل]او به سرعت از خانه بیرون زد
[ترجمه ترگمان]به سمت بیرون از خانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سمت بیرون از خانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She walked off with a flounce.
5. He flounced out of the room in a rage.
[ترجمه گوگل]با عصبانیت از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]با خشم از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با خشم از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The horse flounced on the slippery iced path.
[ترجمه گوگل]اسب در مسیر لغزنده یخی پرید
[ترجمه ترگمان]اسب به سمت مسیر سرد سرد و لغزنده حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسب به سمت مسیر سرد سرد و لغزنده حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She will flounce and argue when asked to leave the room.
[ترجمه گوگل]وقتی از او خواسته می شود اتاق را ترک کند، هول می کند و بحث می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی از او خواسته شد که اتاق را ترک کند، او دست و پا می زند و بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی از او خواسته شد که اتاق را ترک کند، او دست و پا می زند و بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She left the room with a flounce.
[ترجمه گوگل]از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]با چین های کوچک از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با چین های کوچک از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was vexed and flounced out of the dining room.
[ترجمه گوگل]مضطرب شد و از اتاق ناهارخوری بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]ناراحت بود و به زحمت از اتاق ناهارخوری بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناراحت بود و به زحمت از اتاق ناهارخوری بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She flounced about like a mad woman.
[ترجمه گوگل]او مانند یک زن دیوانه به اطراف دوید
[ترجمه ترگمان]مثل یک زن دیوانه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل یک زن دیوانه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mr Williams refused his friend's advice and flounced out of the office.
[ترجمه گوگل]آقای ویلیامز توصیه دوستش را رد کرد و از دفتر بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]آقای ویلیامز پیشنهاد دوستش را رد کرد و از دفتر بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای ویلیامز پیشنهاد دوستش را رد کرد و از دفتر بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She flounced out of the room, swearing loudly.
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند از اتاق بیرون رفت و فحش داد
[ترجمه ترگمان]به زحمت از اتاق بیرون رفت و با صدای بلند فحش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به زحمت از اتاق بیرون رفت و با صدای بلند فحش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then Bette flounced up and cleared her throat nervously.
[ترجمه گوگل]سپس بِت هول کرد و با عصبانیت گلویش را صاف کرد
[ترجمه ترگمان]بعد سرش را بلند کرد و با حالتی عصبی گلویش را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد سرش را بلند کرد و با حالتی عصبی گلویش را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most whites likely to sympathise with it flounced out of his National Party long ago.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سفیدپوستان که احتمالاً با آن همدردی میکنند، مدتها پیش از حزب ملی او خارج شدند
[ترجمه ترگمان]بیشتر سفیدی که از مدت ها پیش از حزب ملی او بیرون کشیده می شد، احساس همدردی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر سفیدی که از مدت ها پیش از حزب ملی او بیرون کشیده می شد، احساس همدردی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید