flossy

/ˈflɔːsiː//ˈflɒsɪ/

معنی: براق، شبیه ابریشم خام
معانی دیگر: (مانند ابریشم نرم و سبک و لطیف) پرندین، ابریشم سان، براق مثل ابریشم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: flossier, flossiest
مشتقات: flossiness (n.)
• : تعریف: made of or similar to floss.

مترادف ها

براق (صفت)
shining, shiny, aglow, sleek, glossy, splendid, silvery, flossy, sheeny, relucent, nitid, silken

شبیه ابریشم خام (صفت)
flossy

تخصصی

[نساجی] براق - شبیه ابریشم خام

انگلیسی به انگلیسی

• silky; resembling floss; fancy, ostentatious

پیشنهاد کاربران

بپرس