floridity


معنی: گلگونی، پرگل بودن
معانی دیگر: گلگونی، پرگل بودن

جمله های نمونه

1. the floridity of his style
تصنع زیاد از حد سبک او

مترادف ها

گلگونی (اسم)
floridity

پرگل بودن (اسم)
floridity

انگلیسی به انگلیسی

• ruddiness; floweriness; ornateness

پیشنهاد کاربران

بپرس