floral

/ˈflɔːrəl//ˈflɔːrəl/

معنی: گل دار
معانی دیگر: گلسان، گل مانند، گلینه، گل بته دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: florally (adv.)
• : تعریف: of, concerning, or composed of flowers.

جمله های نمونه

1. floral patterns
نقش و نگارهای گل و بته ای

2. a floral design
طرح گلدار

3. the floral design is by mehri
آرایش گل ها توسط مهری انجام شده است.

4. a busy floral wallpaper
کاغذدیواری دارای نقش گل دار تنگ هم

5. She engraved the ring in a floral pattern.
[ترجمه گوگل]او حلقه را با طرح گل حکاکی کرد
[ترجمه ترگمان]او حلقه را با الگوی گل حکاکی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've never really cared for floral patterns.
[ترجمه شادی] من هیچ وقت به طرح های گل دار علاقه نداشتم
|
[ترجمه ابادیس] من هرگز به طرح گلدار علاقه ندارم.
|
[ترجمه گوگل]من هرگز واقعاً به الگوهای گل اهمیت ندادم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت به الگوهای گل علاقه نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Floral tributes were piled up outside the church.
[ترجمه گوگل]ادای احترامات گل در بیرون کلیسا انباشته شد
[ترجمه ترگمان]از کلیسا بیرون رفت و از کلیسا بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were no floral offerings at the ceremony, with the exception of a single red rose.
[ترجمه سید اسماعیل چمانی فر] در جشن ، هیچ گلی غیر از یک شاخه رُز قرمز هدیه داده نشد .
|
[ترجمه سید اسماعیل چمانی فر] در مراسم ، هیچ گُلی غیر از یک شاخه رُز سرخ ، پیشکش نشد .
|
[ترجمه گوگل]در این مراسم به جز یک گل رز قرمز، هیچ گلی اهدا نشد
[ترجمه ترگمان]در مراسم تنها یک گل سرخ به جز یک رز قرمز دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The dress combines stylish lines with an attractive floral print for a classically feminine look.
[ترجمه گوگل]این لباس خطوط شیک را با یک چاپ گلدار جذاب ترکیب می کند تا ظاهری کلاسیک زنانه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این لباس خطوط شیک را با یک چاپ گلدار زیبا برای یک نگاه زنانه کلاسیک ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this living room we've mixed glorious floral prints.
[ترجمه گوگل]در این اتاق نشیمن، ما پرینت های گلدار باشکوه را با هم ترکیب کرده ایم
[ترجمه ترگمان]در این اتاق نشیمن، ما اثر گل ها را با شکوه مخلوط کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's a floral pattern on the curtain.
[ترجمه گوگل]روی پرده یک الگوی گل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه الگویی روی پرده هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Floral tributes were sent to the church.
[ترجمه گوگل]ادای احترام گل به کلیسا فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]Floral tributes به کلیسا فرستاده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are not very keen on floral patterns and fussy designs.
[ترجمه گوگل]ما علاقه چندانی به الگوهای گل و طرح های شلوغ نداریم
[ترجمه ترگمان]ما به طرح های گلدار و طراحی های fussy علاقه زیادی نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The floral examples include a large lotus calyx and two ivy leaves joined by a slight fillet.
[ترجمه گوگل]نمونه های گل شامل کاسه گل نیلوفر آبی بزرگ و دو برگ پیچک است که با یک فیله کوچک به هم وصل شده اند
[ترجمه ترگمان]نمونه های گل شامل یک گل نیلوفر آبی بزرگ و دو بوته پیچک است که توسط یک ماهیچه ریز به هم متصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The floral display at Newcastle provided a delightful finishing touch.
[ترجمه گوگل]نمایش گل در نیوکاسل یک لمس پایان لذت بخش ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]نمایش گل ها در شهر نیوکاسل با شور و شوق تمام به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The family floral emblem included the Juniper.
[ترجمه گوگل]نماد گل خانواده شامل درخت عرعر بود
[ترجمه ترگمان]the، نماد این خانواده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Small floral arrangements and decorative artwork add graceful and poetic elegance.
[ترجمه گوگل]چیدمان های کوچک گل و آثار هنری تزئینی ظرافت برازنده و شاعرانه ای را به شما می بخشد
[ترجمه ترگمان]آرایش و کاره ای ظریف گل به زیبایی و ظرافت شاعرانه می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گل دار (صفت)
floriferous, florescent, blooming, rosy, floral, floriated, inwrought

تخصصی

[نساجی] گلدار - فرشی که در آن شاخ و برگ و گل و بوته باشد - قالی ایران

انگلیسی به انگلیسی

• flowery, containing flowers; of flowers
floral cloth, paper, or china has a pattern of flowers on it.
you also use floral to describe something that is made of flowers.

پیشنهاد کاربران

1. گلدار 2. با گل 3. ( مربوط به ) گل
مثال:
floral designs coordinate with the decor
طرح ها و زمینه های گلدار با دکور هماهنگ و متناسب است.
گل دار، گل گلی، دارای نقش گل
حالت رسمی گل گلی= گلدار
جلیل سرپری
ساخته شده ازگل، مثلfloral crownیعنی تاج گل که عروس برسر میگذاره
floral odor : بوی گل
دارای بویی همچون گل
گل بو
?What kind of perfume ( s ) do you like
My go - to scents are usually ⭐floral⭐ and I don’t tend to go towards the fruit side because I don’t want to smell like a fruit basket. I normally want to smell more flowery like walking through a field of flowers, but in a good way
...
[مشاهده متن کامل]

ممکنه گیاهی هم ترجمه بشه مثلاfloral remains:بقایای گیاهی
گل طبیعی
گلگلی
طرح گل

بپرس