floor leader

/ˈflɔːrˈliːdər//flɔːˈliːdə/

(امریکا) نماینده ای که در صحن مجلس رهبری نمایندگان حزب خود را به عهده دارد، رهبر فراکسیون های مجلس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the legislator chosen by fellow party members to direct party actions on the floor of a legislative assembly, esp. in the U.S. Congress.

جمله های نمونه

1. The floor leader has the responsibility of managing legislation on the floor of the Senate.
[ترجمه گوگل]رهبر طبقه مسئولیت مدیریت قانون در صحن مجلس سنا را بر عهده دارد
[ترجمه ترگمان]رهبر این طبقه مسئولیت مدیریت بر روی زمین سنا را بر عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An excellent defender, capable scorer and savvy floor leader, Wilkens is one of the few great players who also became a great coach.
[ترجمه گوگل]ویلکنز که یک مدافع عالی، گلزن توانا و رهبر زمین باهوش است، یکی از معدود بازیکنان بزرگی است که به مربی بزرگی نیز تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]مدافع عالی، بهترین گلزن تیم، Wilkens، یکی از معدود بازیکنان برجسته است که مربی خوبی هم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. UNDP floor leader Kim says the protesters should not be seen as anti-American.
[ترجمه گوگل]کیم، رهبر UNDP می گوید که معترضان نباید ضد آمریکایی دیده شوند
[ترجمه ترگمان]رهبر طبقه توسعه سازمان ملل متحد، کیم، می گوید که معترضین نباید به عنوان ضد آمریکایی دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Blake will give them a steady floor leader off the bench with a penchant for hitting key three-pointers in the fourth quarter.
[ترجمه گوگل]بلیک به آنها یک رهبر ثابت از روی نیمکت خواهد داد که میل به زدن سه امتیاز کلیدی در کوارتر چهارم دارد
[ترجمه ترگمان](بلیک)با علاقه به زدن سه نکته کلیدی در ربع چهارم، به آن ها یک رهبر طبقه ثابت خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, UNDP floor leader Kim Hyo-seuk said Tuesday the free trade deal is essentially "on hold" for the parliament session ending later this week.
[ترجمه گوگل]با این حال، کیم هیو سوک، رهبر UNDP، روز سه‌شنبه گفت که توافق تجارت آزاد اساساً برای جلسه پارلمان که اواخر این هفته به پایان می‌رسد، «در حالت تعلیق» است
[ترجمه ترگمان]با این حال، کیم Hyo -، رئیس دفتر توسعه سازمان ملل، روز سه شنبه گفت که قرارداد تجارت آزاد اساسا \"برای برگزاری نشست پارلمان در اواخر این هفته\" ضروری \" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This week the parliamentary floor leader of the ruling Grand National Party echoed the president's sentiments.
[ترجمه گوگل]این هفته، رهبر پارلمانی حزب حاکم بزرگ ملی، احساسات رئیس جمهور را تکرار کرد
[ترجمه ترگمان]این هفته رهبر طبقه پارلمانی حزب ملی عوامی احساسات رئیس جمهور را منعکس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their development at UMass, Travieso as a defender and Padilla as a floor leader, has been phenomenal.
[ترجمه گوگل]پیشرفت آنها در UMass، Travieso به عنوان یک مدافع و Padilla به عنوان یک رهبر طبقه، فوق العاده بوده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت آن ها در UMass، Travieso به عنوان مدافع و پادیلا به عنوان رهبر طبقه، فوق العاده بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Romeo is the energetic, sub - six - foot floor leader.
[ترجمه گوگل]رومئو رهبر پر انرژی و زیر شش پا است
[ترجمه ترگمان]رومئو رهبر پر انرژی و زیر شش فوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس