floods

جمله های نمونه

1. floods brought misery to the farmers of that region
سیل کشاورزان آن ناحیه را دچار فلاکت کرد.

2. floods diappointed the farmer's best hopes
سیل بزرگترین آرزوی کشاورزان را با شکست مواجه کرد.

3. ruinous floods
سیل های ویران کننده

4. the downpour caused floods
باران شدید موجب سیل شد.

5. a plan to keep floods in leash
طرحی برای مهار کردن سیل

6. to provide insurance against floods
در برابر سیل بیمه کردن

7. natural hazards such as earthquakes and floods
پیشامدهای طبیعی مانند زلزله و سیل

8. the town was hit hard by floods
شهر به شدت از سیل آسیب دید.

9. divine retribution in the form of storm and floods
تنبیه الهی به صورت توفان و سیل

10. many crops were lost as a result of the floods
در نتیجه ی سیل محصولات زیادی تباه شد.

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) pants that end above the ankles (also called :"high waters")

پیشنهاد کاربران

توی کتاب vocabulary in use نوشته: floods: water covers an area that is usually dry.
کلمه floods به معنای سیل هست و یک اصلاح که میتونیم برای سیل بکار ببریم که معنی سیل ویرانگر بده و در سطح بالایی هماز نظر ارزش کلمه قرار داشته باشه کلمه ما میتونین از کلمه devastating floods استفاده کنین
سیل
سیل در حوادث طبیعی
طوفان، باد بسیار شدید
مرز

بپرس