flooding


طغیان، طوفان، خون رفتگی

جمله های نمونه

1. areas susceptible to flooding
نواحی آسیب پذیر از سیل

2. the river is flooding
رودخانه در حال طغیان است.

3. the storm of native movies now flooding the country
سیل فیلم های وطنی که اکنون کشور را فرا گرفته است

4. the dikes of holland prevent the sea from flooding the land
آب بندهای هلند ازسیل زدگی زمین توسط آب دریا جلوگیری می کنند.

5. Suddenly all my fears came flooding back.
[ترجمه گوگل]ناگهان تمام ترس هایم دوباره سرازیر شدند
[ترجمه ترگمان]ناگهان تمام اشک هایم سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To prevent flooding; we shall have to divert the river from its course.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از سیل؛ ما باید رودخانه را از مسیر خود منحرف کنیم
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از سیل باید رودخانه را از مسیرش منحرف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are reports of widespread flooding in northern France.
[ترجمه گوگل]گزارش هایی از وقوع سیل گسترده در شمال فرانسه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی از سیل گسترده در شمال فرانسه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This area is liable to flooding.
[ترجمه گوگل]این منطقه در معرض سیل است
[ترجمه ترگمان]این منطقه در معرض سیل قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The heavy rain has led to serious flooding in some areas.
[ترجمه گوگل]بارش شدید باران منجر به جاری شدن سیل در برخی مناطق شده است
[ترجمه ترگمان]باران سنگین منجر به جاری شدن سیل در برخی مناطق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There will be heavy rain with flooding in some areas.
[ترجمه گوگل]بارش شدید باران همراه با جاری شدن سیل در برخی مناطق خواهد بود
[ترجمه ترگمان]باران شدیدی در برخی مناطق وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Hanger Lane underpass was closed through flooding.
[ترجمه گوگل]زیرگذر هنگر لین به دلیل جاری شدن سیل بسته شد
[ترجمه ترگمان]جاده Hanger Lane از طریق سیل بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Flooding is likely in some coastal regions of the Northeast during the early part of the week.
[ترجمه یاسین] احتمال طغیان سیلاب در مناطق ساحلی شمال شرقی در اوایل فصل پاییز وجود دارد
|
[ترجمه گوگل]احتمال وقوع سیل در برخی از مناطق ساحلی شمال شرق در اوایل هفته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]احتمالا سیل در مناطق ساحلی شمال شرقی این کشور در اوایل هفته جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I felt happiness and relief flooding over me.
[ترجمه گوگل]احساس کردم شادی و آرامش در وجودم جاری شده است
[ترجمه ترگمان]احساس شادی و آسودگی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reservoir was formed by flooding the valley.
[ترجمه گوگل]مخزن از طغیان دره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مخزن در اثر سیل در دره شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Memories of his childhood came flooding back.
[ترجمه گوگل]خاطرات دوران کودکی او دوباره تکرار شد
[ترجمه ترگمان]خاطرات دوران کودکی اش دوباره جاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] غرق نور کردن
[عمران و معماری] غرقابسازی
[کامپیوتر] سیل وار
[زمین شناسی] غرقاب سازی
[خاک شناسی] سیلابی
[نفت] آب رو بی
[پلیمر] غرقاب شدن، طغیان، پاشش سیل آسا
[روانپزشکی] غرقه سازی، درمان سیل آسا. غرقه سازی بر این فرض متکی است که فرار از یک تجربه اضطراب انگیز از طریق شرطی ساز ی موجب تقویت حافظه می گردد.
[آب و خاک] غرقاب سازی

انگلیسی به انگلیسی

• inundation, deluge, overflow of water

پیشنهاد کاربران

سیل
مثال:
the prime cause of flooding
دلیل نخستین و اولیه ی سیل
اشغال کردن ، در برگرفتن
noun [uncountable]
a situation in which an area of land becomes covered
with water, for example because of heavy rain
انتشار سیلابی ( کامپیوتر )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : flood
✅️ اسم ( noun ) : flood / flooding
✅️ صفت ( adjective ) : flooded
✅️ قید ( adverb ) : _
آبیاری به روش غرقابی
غرقه سازی ( در روانشناسی )
هجوم
سیلاب
آب گرفتگی
در کشاورزی به معنای کود روی سولفات هستش
flooding ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: آب گرفتگی
تعریف: ورود آب دریا به مقدار بسیار به داخل کشتی
طوفان
طغیان آب
جاری شدن سیل
هجوم اوردن
آبگرفتگی
سرریزشدن ( مازاد بر ظرفیت )
در روانشناسی به معنی غرقه سازی است
سیراب کردن
اشغال کردن؛در بر گرفتن
سیل زدگی
خروج جریان هوا یا گاز در دستگاه های تزریق گاز
زیر آب بردن چیزی
جریان سیل آسا
تزریـق، غرقاب سازی، غرقابی، سیـل، سیـل وار
سیل اسا
شورش
غوطه ور
زیر آب روی، زیر سیل روی
( از نظر هوا ) توفان😗
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٠)

بپرس