floodgate

/ˈflədˌɡet//ˈflʌdɡeɪt/

معنی: سیل گیر، دریچه سد
معانی دیگر: (دریچه ی) آب بند، دریچه ی سد، سیل بند، (مجازی) جلوگیر، بندآور، ابگیره، بندسیلگیر، سددریچه ای

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a gate, as in a canal, used to control a flow or level of water.

(2) تعریف: something that holds back a flow or outpouring.

جمله های نمونه

1. Political changes in eastern Europe opened the floodgates to thousands of people who wished to emigrate.
[ترجمه گوگل]تغییرات سیاسی در اروپای شرقی دروازه‌های سیل را به روی هزاران نفری که مایل به مهاجرت بودند باز کرد
[ترجمه ترگمان]تغییرات سیاسی در شرق اروپا دریچه های سد را به هزاران نفر که می خواستند مهاجرت کنند باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His display of kindness to her opened the floodgates again, and she began to sob loudly.
[ترجمه گوگل]نمایش محبت او به او دوباره دریچه ها را باز کرد و او شروع به گریه بلند کرد
[ترجمه ترگمان]او دوباره شروع به گریه کرد و شروع به گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are fears that the floodgates will open and large numbers of parents will take their children out of school.
[ترجمه گوگل]بیم آن می رود که دریچه ها باز شود و تعداد زیادی از والدین فرزندان خود را از مدرسه خارج کنند
[ترجمه ترگمان]ترس هایی وجود دارند که دریچه های سد باز خواهند شد و تعداد زیادی از والدین بچه های خود را از مدرسه بیرون خواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The discussion sessions allow people to open the floodgates to their deepest fears.
[ترجمه گوگل]جلسات بحث به مردم این امکان را می دهد که دریچه ها را به روی عمیق ترین ترس های خود باز کنند
[ترجمه ترگمان]جلسات بحث به مردم اجازه می دهد تا دریچه سد را به عمیق ترین ترس خود باز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The decision closes the floodgates to hundreds of potential appeals by convicted drink-drivers.
[ترجمه گوگل]این تصمیم سدها را به روی صدها درخواست تجدیدنظر بالقوه توسط رانندگان محکوم به مشروبات الکلی می بندد
[ترجمه ترگمان]این تصمیم باعث بسته شدن سیل به صدها دادخواست بالقوه از سوی رانندگان مجرم شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its authors say the motorway has opened the floodgates for development on a scale planners hadn't envisaged.
[ترجمه گوگل]نویسندگان آن می گویند که بزرگراه دریچه هایی را برای توسعه در مقیاسی که برنامه ریزان پیش بینی نکرده بودند باز کرده است
[ترجمه ترگمان]نویسندگان آن می گویند که بزرگراه دریچه های سد را برای توسعه برنامه ریزان در مقیاس باز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The floodgates opened then and Bordon piled up six more goals.
[ترجمه گوگل]سپس دروازه‌ها باز شد و بوردون شش گل دیگر به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]دریچه های سد باز شدند و Bordon شش گل دیگر را روی هم کپه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The case could open the floodgates for thousands of similar claims worldwide.
[ترجمه گوگل]این پرونده می تواند دروازه هزاران ادعای مشابه در سراسر جهان را باز کند
[ترجمه ترگمان]این پرونده می تواند دریچه سد را برای هزاران ادعای مشابه در سراسر جهان باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So he opened the floodgates of the South Platte River and unleashed 96 million gallons of rushing water.
[ترجمه گوگل]بنابراین او دریچه های رودخانه ساوث پلات را باز کرد و 96 میلیون گالن آب جاری را آزاد کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین او دریچه های سد رود Platte را باز کرد و ۹۶ میلیون گالن آب جاری را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. California's first execution may open the floodgates.
[ترجمه گوگل]اولین اعدام کالیفرنیا ممکن است دروازه ها را باز کند
[ترجمه ترگمان]اولین اعدام کالیفرنیا ممکن است دریچه سد را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Once this floodgate opens, there will be knightly surcharges for courses, laboratories, lecture hall air and library dust.
[ترجمه گوگل]پس از باز شدن این دروازه، هزینه های شوالیه ای برای دوره ها، آزمایشگاه ها، هوای سالن سخنرانی و گرد و غبار کتابخانه وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی این floodgate افتتاح می شود، surcharges برای دوره های آموزشی، آزمایشگاه ها، سالن سخنرانی و گرد و غبار کتابخانه وجود خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any change in the law could open the floodgates to increased immigration.
[ترجمه گوگل]هر تغییری در قانون می تواند دریچه هایی را برای افزایش مهاجرت باز کند
[ترجمه ترگمان]هرگونه تغییر در قانون می تواند دریچه سد را برای افزایش مهاجرت باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This easing of restrictions opened the floodgates for commercial Internet access.
[ترجمه گوگل]این کاهش محدودیت ها دروازه های دسترسی تجاری به اینترنت را باز کرد
[ترجمه ترگمان]این تسهیل محدودیت ها، دریچه های سد برای دسترسی به اینترنت تجاری را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A move like this will open the floodgates.
[ترجمه گوگل]چنین حرکتی دروازه ها را باز می کند
[ترجمه ترگمان] یه حرکت مثل این، سد رو باز می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیل گیر (اسم)
bank, dam, floodgate, bund

دریچه سد (اسم)
floodgate

تخصصی

[عمران و معماری] دریچه سیلبند
[زمین شناسی] دریچه سیل بند
[مهندسی گاز] سیل گیر، دریچه سد
[آب و خاک] دریچه سیلاب

انگلیسی به انگلیسی

• gate designed to regulate water flow, sluice

پیشنهاد کاربران

a gate that can be opened or closed to control a flow of water
دریچه ای که می تواند برای کنترل جریان آب، باز یا بسته شود.
floodgate
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/floodgate
open the floodgates
راه را برای ( چیزی/کاری ) باز کردن
به نقل از فرهنگ پویا
( معمولاً به شکل جمع استفاده می شود: floodgates ) سد، مانع و یا کنترل یک جریان یا یک روند و یا یک ریزش
Political changes in eastern Europe opened the floodgates to thousands of people who wished to emigrate. ( Sentencedict. com )
...
[مشاهده متن کامل]

That hearing had a profound effect on nuclear arms race. It essentially opened the floodgates. ( The Trial of J. Oppenheimer - BBC documentary Movie: Directed by David Grubin )

بپرس